• صفحه نخست
  • درباره ما
  • گزارش تصویری
  • اخبار نشر
  • تولیدات نشر
  • مراکز پخش
  • تماس با ما
۲۳ اسفند ۱۳۹۴

حماسه ی تپه برهانی

بازدید: ۲۴۳۷ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات حماسه ی تپه برهانی
پدیدآورنده: سید حمیدرضا طالقانی
چاپ اول: 1393
قیمت:10000 تومان
معـرفی اثـر:
یک سند تاریخی منحصر به فرد از حماسه عظیم تپه برهانی در عملیات والفجر 2 در تابستان 1362. « حماسه تپه ی برهانی » در عین حالی که، یک « سند تاریخی منحصر به فرد » است؛ سندی است که اگر نبود، قطعه ای از تاریخ دفاع مقدس، مغفول و مجهول می ماند، زیرا هیچ نوشته ی دیگری درباره ی این بریده از عملیات والفجر دو وجود ندارد.


۲۳ اسفند ۱۳۹۴

دیدم که جانم میرود

بازدید: ۳۳۸۷ موسسه هنری ربیع ۱ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات دیدم که جانم میرود
 
پدیدآورنده: حمید داودآبادی
نوبت چاپ: شانزدهم/ 1398
قیمت: 22000 تومان

معرفی اثر:

حمید داودآبادی و شهید مصطفی کاظم‌زاده در سال 58 با هم آشنا می‌شوند و این رفاقت تا 22 مهر61 ادامه پیدا می‌کند. آن‌ها با آن سن و سال کم در چادر وحدت جلوی دانشگاه تهران با منافقین بحث می‌کنند، با هم به هر طریقی شده رضایت خانواده‌ها را برای رفتن به جبهه جلب می‌کنند، با هم در گیلان غرب همسنگر می‌شوند و با هم… نه، دیگر با هم نه؛ این بار مصطفی شهید می‌شود و حمید می‌ماند.

در این کتاب به دفاع مقدس از منظر رفاقت پاک، صادقانه و بی‌آلایش دو نوجوان رزمنده نگاه شده و همین هم کتاب را خواندنی کرده است. البته لابه‌لای صفحات کتاب روایت‌هایی هم از دفاع مقدس ارائه می‌شود که گاهاً می‌تواند خواننده را میخکوب کند و احساسات او را به غلیان درآورد و همین‌ها این کتاب را شایسته تقدیر کتاب سال دفاع مقدس نمود.

برشی از کتاب:

چه کار باید می‌کردم؟ اصلاً چه کار می‌توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می‌رفت؛ تنهای تنها. من اما نمی‌خواستم بروم. اصلاً اهل رفتن نبودم. نه می‌خواستم خودم بروم و نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم. برنامه‌ها داشتم برای فرداهای دوستی‌مان. حالا او داشت می‌رفت. او داشت می‌شد رفیق نیمه‌راه. من که می‌ماندم! من که اصلاً اهل رفتن نبودم.

ماندن مصطفی برای من خیلی مهم و باارزش‌تر بود تا رفتنش. حالا باید چه‌طوری او را از رفتن منصرف می‌کردم؛ بدون شک دست خودش بود. مگر نه اینکه من نخواستم بروم و نرفتم؟! پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس می‌کرد که نرود، حتماً می‌توانست دل خدا را به دست بیاورد. پس باید کاری می‌کردم که نگاه و خواست مصطفی عوض شود. باید با خواست و تمایل او، نظر خدا را هم برمی‌گرداندم!

 
 
 
 
۲۳ اسفند ۱۳۹۴

تبسم های جبهه

بازدید: ۲۴۸۵ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات تبسم های جبهه

 

پدیدآورنده: حمید داوودآبادی
نوبت چاپ: سوم/ 1396
قیمت: 12500 تومان
معرفی اثر:

 

در این کتاب حمید داودآبادی نویسنده معروف حوزه دفاع مقدس سعی بر آن داشته است تا خاطرات شیرین و دلچسب خود با هم­رزمان را به نگارش درآورد تا خواننده برداشتی دیگر از جنگ و جبهه در ذهن بپروراند.

در این کتاب به‌خوبی صفا و صمیمیت بین رزمندگان اسلام توصیف شده است و بیان شوخی‌ها و طنزهای رزمندگان در دفاع مقدس به جذابیتش افزوده است.

برشی از کتاب:

*غروب یکی از روزهای سرد زمستان۱۳۶۰، در جبهه‌ی «آوزین» گیلان‌غرب تپه‌ی «کرجی‌ها»، در سنگر اجتماعی، نمازجماعت مغرب و عشا برپا بود.

حدود ۲۰ نفر به راحتی می‌توانستیم نمازجماعت بخوانیم. یکی از بچه ها جلو رفت و شروع کرد به خواندن نماز، بقیه هم به او اقتدا کردند.

رکعت دوم را که خواند، نشست تا تشهد بگوید. در همین حین یکی از بچه‌های آذربایجانی که آن لحظه نماز نمی‌خواند و فقط برای اذیت، در صف اول پشت سر امام جماعت ایستاده بود با سوزن و نخ، انتهای پیراهن او را به پتوی کف سنگر دوخت و به همان حال، در جای خود نشست.

بقیه که متوجه کار او شده بودند، به خود فشار می‌آوردند تا جلوی خنده‌شان را بگیرند. تشهد که گفته شد، امام جماعت خواست برای خواندن رکعت سوم بلند شود که احساس کرد لباسش به جایی گیر کرده است، بریده بریده گفت:

بِحَول... بِحَول... بِحَول...) و نتوانست بلند شود.

ناگهان صدای انفجار خنده در سنگر پیچید و همه به دنبال او که این کار را کرده بود، دویدند که از سنگر در رفت.

*بچه‌های گردان ابوذر، شوخی‌های عجیب و غریبی هم داشتند. مثلاً یک‌بار بچه‌های گروهان دیگر، «اکبر سرپوشان» را که مسئول یکی از دسته‌های ما بود، گروگان گرفتند. تا توانستند او را در رودخانه خیس کردند و سپس روی خاک‌های منطقه، آن‌قدر غلت دادند که چهره‌اش مثل مجسمه‌های خاکی شد.

چند شب بعد، سرپوشان تلافی آن کارشان را درآورد. یک دبه‌ی بزرگ پلاستیکی را پر از آب کرد، یک بسته پودر لباس‌شویی، یک شیشه شربت سکنجبین، مقداری روغن و شکر و یک بسته خاکشیر به آن اضافه کرد.

آن‌قدر آن را هم زد که مثل چسب شد. نیمه‌های شب بود که رفت سروقت چادرهای آن گروهان.
خیلی تند و سریع، روی هرکدام از نیروهای گروهان یک کاسه از آن معجون ریخت. فردا صبح صف طویلی جلوی حمام لشکر ایجاد شده بود.

*بعد از عملیات والفجر8، ظاهراً سپاه یک دستگاه جیپ لندکروز به حاجی بخشی داده بود و او هم جیپ لندکروز شخصی خودش را که داغان شده بود، کنار گذاشته بود تا صدای بلندگو آمد، بچه‌ها گفتند: حاجی بخشی آمده. نزدیک که شد، با تعجب دیدیم جیپ سبزرنگ تبدیل شده به لندکروز نقره‌ای رنگ. وقتی مقابل‌مان ایستاد و سلام و علیک کرد، یکی از بچه‌ها خیلی جدی به او گفت: «حاجی... پس بچه‌ها راست می‌گفتند حاجی بخشی «ذوالجناح» رو فروخته و اسب «زورو» رو خریده...» و حاجی بخشی اخم‌هایش را در هم فرو برد و فریاد زد: «دِ برو پدر صلواتی...».

۲۲ اسفند ۱۳۹۴

سکوی پنهان

بازدید: ۲۳۴۱ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات سکوی پنهان

 

پدیدآورنده: صالح مرسی
نوبت چاپ: دوم /1398
قیمت: 28000 تومان
معرفی اثر:

 

مجموعه رمان‌های خانه عنکبوت، روایت داستانی جوانان میهن پرست جهان عرب است که ایستادگی‌شان، شکست ناپذیری سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را به افسانه‌ای بی‌اساس بدل کرده و سست بودن این خانه را در مقابل دیده‌گان جهانیان به تصویر کشیده است. رمان که براساس ماجرایی واقعی است، داستان یکی از پیچیده‌ترین مأموریت‌های سازمان اطلاعات و امنیت مصر است که یکی از مهم‌ترین عملیات‌های سرّی در جهانِ پنهان )جنگ اطلاعات( نیز بود و  پیروزی‌ای را رقم زد که در دنیا به عملیات «سکّوی حفّاری»‌ معروف شد.

برشی از کتاب:                                                     

*تمام تحلیل‌ها بدون استثنا حکایت از آن داشتند که تلاش‌های دیپلماتیک با وجود فشردگی و سنگینی، هیچ نتیجه‌ای در بر نخواهند داشت و اسرائیل مصمّم به اجاره‌ی سکّوی حفّاری است. برخی اخبار نیز حاکی از آن بود که اجاره‌ی سکّوی حفّاری صورت گرفته است. چند هفته گذشت و هیچکس از مکان سکّوی حفّاری اطلاعی در دست نداشت. مصری‌ها در تحرک گسترده و سنگین خود، گستره‌ی وسیعی از دریاها و بندرهای دنیا را پوشش دادند و اطلاعاتی را به دست آوردند. همه‌ی این اطلاعات یک مطلب را تأیید می‌کردند: «سکّوی حفّاری اکنون وجود خارجی دارد و اسرائیل آن را اجاره کرده است.

اما اکنون این سکّو کجا است؟

* رویدادها با شتاب فراوان پشت سرهم روی می داد و دیگر هیچ نیرویی روی زمین یافت نمی شد که بتواند مانع آن شود. گوی آتشین از فراز کوه سرازیر شده بود، به سمت هدف می تاخت و همه چیز را در مسیر خود می بلعید. فرار سکو در «داکار»، اشتیاق بسیاری برای انجام عملیات در جان نیروها به جای گذاشته بود و دیگر کسی از سختی ها و پیامدهای آن نمی هراسید.

غواصان پس از بازگشت از داکار دوباره به محل سری خود بر فراز کوه«المقطم» بازگشته بودند. در آن ویلای متروک مانده بودند و از آن خارج نمی شدند.آنها منتظر «ندیم جگر شیر» بودند تا هر شب درباره همه مسائل دنیا بیش از یک ساعت صحبت کنند؛ آن هم بدون این که هیچ یک از آنان سخنی از سکو بگوید، یا سوالی درباره آن بپرسد.

آنان دیگر مأموریت خود را می‌دانستند، ولی هنوز نمی‌دانستند کجا باید به سکّو حمله کنند تا آن را نابود سازند.

*شکی نبود اوضاع به‌سرعت به نقطه بحرانی نزدیک می‌شد و ضرب آهنگ حادثه‌ها هر لحظه تندتر. هر اقدامی هرچند هم کوچک، اثر و معنای خاص خود را خواهد گذاشت. "ندیم هاشم" هم به خوبی می‌دانست اکنون در چه شرایطی به سر می‌برد. در آن لحظه‌های بسیار شگفت، آن وقتی که کلمات معانی خود را از دست می‌دهند و قهرمانی و شجاعت و پایداری و دلیری، حالتی می‌شود که انسان در آن از خودش جدا می‌شود تا با واقعیت جدیدی پیوند بخورد که حوادث بر او تحمیل کرده است، در آن لحظه‌ها یک راه بیشتر فرا روی انسان نمی‌ماند و آن اینکه با ثبات و استوار با حادثه روبه‌رو شود.

سخنان افسر امنیت در فرودگاه اورلی بسیار محترمانه بود، اما همانند گلوله سرکش از میان لبانش خارج شد. وقتی او از ندیم خواست چمدان‌ها را باز کند، مطمئن شد که حصار امنیتی ایجاد شده برای او در فرودگاه دچار اشتباه شده و او اکنون شناسایی شده است.

 
 
 
۲۲ اسفند ۱۳۹۴

از پروانه ها بپرسید

بازدید: ۲۳۱۸ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات از پروانه ها بپرسید

پدیدآورنده: علی اکبر بقایی
نوبت چاپ: اول/ 1392
قیمت: 6000 تومان
معرفی اثر:

که می­داند عشق را درد نوشته ­اند یا دوا؟ ویرانگر ساخته­ اند یا آبادگر؟ آب آفریده ­اند یا آتش؟ اگر دواست، چرا درد می­ آورد و اگر درد است، چرا دوا می­دهد؟ اگر آبادگر است، چرا خراب می­کند و اگر ویرانگر، چرا می‌سازد؟ اگر آب است، چرا می­سوزاند و اگر آتش است، چرا زنده می­کند؟ اگر نمی­دانید یا حتی می­دانید این بار از پروانه­ ها بپرسید!

کتاب «از پروانه­ ها بپرسید» کتابی است سرشار از نکته همراه با تصاویری زیبا از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که گویا پروانه‌هایی هستند گرداگرد رهبرشان که این تصاویر با جملات زیبایی همراه و جذاب‌تر شده‌اند.

برشی از کتاب:

*اینجا سرزمین گل و بلبل نیست تا عشق را فقط لفاظی کنند و در ترانه‌ها تهلیل زنند. اینجا سرزمین گل و شمع و پروانه است. گواه این مدعا گلستان این شهر است.

*پروانه باش! و مدعیان دروغین عشق را رسوا کن.

*کم‌فروشان همیشه در خسران‌اند. آنان را که جان نمی‌دهند، مگر جز مرگ چه می‌دهند؟ لذت شهادت را پروانگان می‌دانند.

*پروانه‌ها را چنان شیدای شمع ساخته‌اند که حتی شهد را هم به عشق شمع می‌نوشند.

*در بهشت هم آیا می‌سوزانند؟ نمی‌دانم! ولی هرچه هست، بهشتی که شعله عشق در آن نیست، بهشت نیست. بهشتی که برای پروانه‌هاست گلستان است، ولی می‌سوزاند.


۱۹ اسفند ۱۳۹۴

عیدها اسم دارند

بازدید: ۲۲۸۶ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات عیدها اسم دارند

پدیدآورنده: علی اکبر بقایی
نوبت چاپ: اول/ 1392
قیمت: 6000 تومان
معرفی اثر:

او اسم دارد، ما اسم داریم، همه اسم دارند، انگار، اسم­ها هم اسم دارند، حتی عیدها اسم دارند مثل عید نوروز، عید قربان یا عید جنگ... .

کتاب «عیدها اسم دارند» کتابی است بر محوریت نکته‌گویی وگزینه‌گویی که اشاره‌ای به شهدا و حال و هوای جنگ در ایام اعیاد دارد. این کتاب تصاویری زیبا از جبهه و جنگ را در بر دارد و مناسب هدیه دادن به دوستان و آشنایان می­باشد.

برشی از کتاب:

*یک سال که بگذرد، سال نو می‌شود و انسان، هر آنگاه که از خود بگذرد.

*صد سال به این هشت سال؛ هشت سال به این سال‌ها.

* کسانی در این سرزمین بودند که مسافرت عیدشان سفر به دورنشان بود!

*نپرسید این گل چند بهار دیده است، ببینید این بهار چند گل مثل او دیده است.

*خانه تکانی یعنی؛ دشمن را بیرون راندن.



۱۹ اسفند ۱۳۹۴

زاویه دید

بازدید: ۲۲۷۴ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات زاویه دید
پدیدآورنده: علی اکبر بقایی
چاپ اول: 1392
قیمت:6000 تومان
معـرفی اثـر:
این مجموعه تلاش چشمانی کم سوست برای دیدن آنچه برای دیدن ما آفریده اند. زوایه دید تمرین دیدن است وشنیدن اندرزهای هستی.

۱۹ اسفند ۱۳۹۴

آیه های پرواز

بازدید: ۲۲۶۹ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات آیه های پرواز
پدیدآورنده: اکرم کیانی
چاپ دوم: 1395
قیمت:5000 تومان
معـرفی اثـر:
مجموعه نثر ادبی فرزند شهید به پدرش که در سفر به سرزمین راهیان نور و مناطق هشت سال دفاع مقدس نگاشته شده است. این اثر برگزیده ی دو دوره جشنواره ی فرهنگی هنری ره آورد سرزمین نور بوده است.گزیده ای از متن:بوی سیب سرخ….شیمیایی زدند؟!ماسکت کو؟!چفیه ام را خیس می کنم و در عشق فرو می روم«یا مقلب القلوب»آرام،آرام، سال دارد از نردبان کهنگی پایین می رود و هفت سین و سنبل و عید … باز هم بی تو؟!
۱۹ اسفند ۱۳۹۴

اگر هندوانه میوه ممنوعه بود

بازدید: ۲۳۵۳ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات اگر هندوانه میوه ممنوعه بود
پدیدآورنده: جمعی از نویسندگان
چاپ دوم: 1395
قیمت:6000 تومان
معـرفی اثـر:
یک داستان بلند طنز است، برگرفته از خاطرات اردوی مشهد نخبگان موسسه شهید کاظمی. این داستان که از خاطرات مستند دانش آموزان در اردو بهره گرفته است، طرح شکایتی را مبنی بر نقض حقوق بشر در ایران، در دادگاه لاهه مطرح می‌کند!
۱۹ اسفند ۱۳۹۴

هفت خوان

بازدید: ۲۵۴۹ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات هفت خوان
پدیدآورنده: موسسه شهید کاظمی
چاپ اول: 1391 
قیمت:3000 تومان
معـرفی اثـر:
هفت خان، هفت قدم برای رسیدن به موفقیت با زبانی ادبی و خودمانی بیان شده است. در پایان هر قدم، یک سؤال چهار گزینه‌ای مطرح شده است که باید برای رسیدن به مرحله بعدی آن را جواب دهید. در پایان هر قدم نیز داستانی کوتاه خواهید خواند و یاد می‌گیرید که خیلی از راه‌ها را بروید یا نروید!
۱ ۲ صفحه بعدی

هر ماه یک کتاب خوب

از افغانستان تا لندنستان

توضیحات کتاب

با ما همراه باشید

آخرين عناوين

۲۸
۲۸ دی ۱۳:۴۸
به شرط عاشقی
به شرط عاشقی
۲۸
۲۸ دی ۱۳:۳۹
هفتاد و دومین غواص
هفتاد و دومین غواص
۲۸
۲۸ دی ۱۳:۳۳
مار و پله
مار و پله
۰۲
۰۲ دی ۱۶:۱۴
کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد دوم
کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد دوم
۰۲
۰۲ دی ۱۶:۰۲
کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد اول
کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد اول
۲۱
۲۱ آذر ۱۶:۴۰
صیحه بر بیداد
صیحه بر بیداد
۱۱
۱۱ آذر ۱۳:۲۰
جاسوس استورم
جاسوس استورم
۱۸
۱۸ آبان ۱۶:۳۸
کتیبه ژنرال 2: قَمحانه
کتیبه ژنرال 2: قَمحانه
۱۸
۱۸ آبان ۱۶:۳۳
کتیبه ژنرال 1: قصرالدشت
کتیبه ژنرال 1: قصرالدشت
۱۶
۱۶ آبان ۱۷:۰۱
کاملا سری
کاملا سری

پيوندها

من و کتاب موسسه شهید کاظمی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای مجمع ناشران انقلاب اسلامی انتشارات انقلاب اسلامی انتشارات صهبای (موسسه جهادی) انتشارات سوره مهر انتشارات نیستان پویش مطالعاتی روشنا انتشارات کتابستان معرفت سایت کتابخون سایت پاتوق کتاب فردا

دنبال کنندگان

دنبال کنندگان ۱۰ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

پربحث ترين ها

یادت باشد
۳۱ شهریور ۹۷ ۹

یادت باشد

«حماسه تپه ی برهانی »؛ سند تاریخی منحصر به فرد
۰۳ ارديبهشت ۹۲ ۴

«حماسه تپه ی برهانی »؛ سند تاریخی منحصر به فرد

از افغانستان تا لندنستان
۰۶ تیر ۹۸ ۳

از افغانستان تا لندنستان

انتشار خاطرات رهبر انقلاب از دفاع مقدس توسط موسسه شهیدکاظمی
۰۶ تیر ۹۴ ۳

انتشار خاطرات رهبر انقلاب از دفاع مقدس توسط موسسه شهیدکاظمی

آخرين عناوين

به شرط عاشقی
۲۸ دی ۹۸ ۰

به شرط عاشقی

هفتاد و دومین غواص
۲۸ دی ۹۸ ۰

هفتاد و دومین غواص

مار و پله
۲۸ دی ۹۸ ۰

مار و پله

کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد دوم
۰۲ دی ۹۸ ۰

کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد دوم

آمار سايت

  • صفحه نخست
  • اخبار
  • تماس با ما
  • نقشه سايت
  • rss
  • طراح قالب

کلیه حقوق وب سایت برای نشر شهید کاظمی محفوظ است.