که میداند عشق را درد نوشته اند یا دوا؟ ویرانگر ساخته اند یا آبادگر؟ آب آفریده اند یا آتش؟ اگر دواست، چرا درد می آورد و اگر درد است، چرا دوا میدهد؟ اگر آبادگر است، چرا خراب میکند و اگر ویرانگر، چرا میسازد؟ اگر آب است، چرا میسوزاند و اگر آتش است، چرا زنده میکند؟ اگر نمیدانید یا حتی میدانید این بار از پروانه ها بپرسید!
کتاب «از پروانه ها بپرسید» کتابی است سرشار از نکته همراه با تصاویری زیبا از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که گویا پروانههایی هستند گرداگرد رهبرشان که این تصاویر با جملات زیبایی همراه و جذابتر شدهاند.
برشی از کتاب:
*اینجا سرزمین گل و بلبل نیست تا عشق را فقط لفاظی کنند و در ترانهها تهلیل زنند. اینجا سرزمین گل و شمع و پروانه است. گواه این مدعا گلستان این شهر است.
*پروانه باش! و مدعیان دروغین عشق را رسوا کن.
*کمفروشان همیشه در خسراناند. آنان را که جان نمیدهند، مگر جز مرگ چه میدهند؟ لذت شهادت را پروانگان میدانند.
*پروانهها را چنان شیدای شمع ساختهاند که حتی شهد را هم به عشق شمع مینوشند.
*در بهشت هم آیا میسوزانند؟ نمیدانم! ولی هرچه هست، بهشتی که شعله عشق در آن نیست، بهشت نیست. بهشتی که برای پروانههاست گلستان است، ولی میسوزاند.
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است