• صفحه نخست
  • درباره ما
  • گزارش تصویری
  • اخبار نشر
  • تولیدات نشر
  • مراکز پخش
  • تماس با ما
۲۳ اسفند ۱۳۹۴

همنشین گل

بازدید: ۲۴۲۷ موسسه هنری ربیع ۱ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات همنشین گل
پدیدآورنده: سید مجتبی هاشمی
چاپ اول: 1394
قیمت:12000 تومان
معـرفی اثـر:
این کتاب حاوی خاطرات هشت سال و هفت ماه و پانزده روز از اسارت تا آزادی و دوران کودکی همنشین نقش شهید احمد حجتی پنجمین شهید خانواده نجف آبادی است اثرات همنشینی اسرا با مرحوم حاج علی اکبر ابوترابی به تصویر کشیده است…



ادامه مطلب
۲۳ اسفند ۱۳۹۴

حماسه ی تپه برهانی

بازدید: ۲۴۳۷ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات حماسه ی تپه برهانی
پدیدآورنده: سید حمیدرضا طالقانی
چاپ اول: 1393
قیمت:10000 تومان
معـرفی اثـر:
یک سند تاریخی منحصر به فرد از حماسه عظیم تپه برهانی در عملیات والفجر 2 در تابستان 1362. « حماسه تپه ی برهانی » در عین حالی که، یک « سند تاریخی منحصر به فرد » است؛ سندی است که اگر نبود، قطعه ای از تاریخ دفاع مقدس، مغفول و مجهول می ماند، زیرا هیچ نوشته ی دیگری درباره ی این بریده از عملیات والفجر دو وجود ندارد.


۲۳ اسفند ۱۳۹۴

نشانه

بازدید: ۲۵۰۸ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات نشانه

پدیدآورنده: رضا مصطفوی
نوبت چاپ: اول/ 1393
قیمت: 5000 تومان
معرفی اثر:

نویسنده کتاب درباره این کتاب اینگونه گفته است:«در این کتاب، قصدی برای نقل تاریخ و خاطرات شفاهی نداشته‌ام. فقط در جستجوی خاطراتی مستند و خاص بوده‌ام که در سینه‌ی سه تن از یادگاران این جبهه است.

بخش عمده‌ی این کتاب، ماجراهایی است که محمد احمدیان طی چند جلسه مصاحبه در موضوعات و مباحث تفحص و جنگ برایم روایت کرده است.

بخش دیگری از آن هم چند روایت از دوست عزیزم، حمید هادی‌پور است و بخشی از آن نیز چند قصه‌ی کوتاه از گفت‌وگویم با حاج‌رحیم صارمی است.

متن این هر سه گفت‌وگو بسیار بیشتر از حجم این کتاب است و در اینجا تنها آن بخش‌ها و قصه‌هایی را آورده‌ام که می‌خواهد به ما نشان دهد پیرامون ما خبرهایی است که برای دیدن‌شان، چشم‌ها را باید شست و جور دیگر باید دید».

برشی از کتاب:

برای بچه‌های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده‌ی خود می‌گردند، هیچ لحظه‌ای زیباتر از لحظه‌ی کشف پیکر مطهر شهید نیست؛

اما زیباتر از آن، لحظه‌ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه، پلاکی بدرخشد.

در طلاییه وقتی زمین را می‌شکافتیم، پیکر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور، اما کوچک بود؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می‌کنند. برگ‌های دفتر به دلیل گِل‌گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی‌شد.

آن را پاک کردم.

به سختی بازش کردم.

بالای اولین صفحه‌اش نوشته بود: «عمه بیا گم شده پیدا شده!»


۲۳ اسفند ۱۳۹۴

دیدم که جانم میرود

بازدید: ۳۳۸۷ موسسه هنری ربیع ۱ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات دیدم که جانم میرود
 
پدیدآورنده: حمید داودآبادی
نوبت چاپ: شانزدهم/ 1398
قیمت: 22000 تومان

معرفی اثر:

حمید داودآبادی و شهید مصطفی کاظم‌زاده در سال 58 با هم آشنا می‌شوند و این رفاقت تا 22 مهر61 ادامه پیدا می‌کند. آن‌ها با آن سن و سال کم در چادر وحدت جلوی دانشگاه تهران با منافقین بحث می‌کنند، با هم به هر طریقی شده رضایت خانواده‌ها را برای رفتن به جبهه جلب می‌کنند، با هم در گیلان غرب همسنگر می‌شوند و با هم… نه، دیگر با هم نه؛ این بار مصطفی شهید می‌شود و حمید می‌ماند.

در این کتاب به دفاع مقدس از منظر رفاقت پاک، صادقانه و بی‌آلایش دو نوجوان رزمنده نگاه شده و همین هم کتاب را خواندنی کرده است. البته لابه‌لای صفحات کتاب روایت‌هایی هم از دفاع مقدس ارائه می‌شود که گاهاً می‌تواند خواننده را میخکوب کند و احساسات او را به غلیان درآورد و همین‌ها این کتاب را شایسته تقدیر کتاب سال دفاع مقدس نمود.

برشی از کتاب:

چه کار باید می‌کردم؟ اصلاً چه کار می‌توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می‌رفت؛ تنهای تنها. من اما نمی‌خواستم بروم. اصلاً اهل رفتن نبودم. نه می‌خواستم خودم بروم و نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم. برنامه‌ها داشتم برای فرداهای دوستی‌مان. حالا او داشت می‌رفت. او داشت می‌شد رفیق نیمه‌راه. من که می‌ماندم! من که اصلاً اهل رفتن نبودم.

ماندن مصطفی برای من خیلی مهم و باارزش‌تر بود تا رفتنش. حالا باید چه‌طوری او را از رفتن منصرف می‌کردم؛ بدون شک دست خودش بود. مگر نه اینکه من نخواستم بروم و نرفتم؟! پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس می‌کرد که نرود، حتماً می‌توانست دل خدا را به دست بیاورد. پس باید کاری می‌کردم که نگاه و خواست مصطفی عوض شود. باید با خواست و تمایل او، نظر خدا را هم برمی‌گرداندم!

 
 
 
 
۲۳ اسفند ۱۳۹۴

روزی دزدی سنگی

بازدید: ۲۴۱۷ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات روزی دزدی سنگی

پدیدآورنده: عباس عسگرلو
نوبت چاپ: اول/ 1393
قیمت: 7000 تومان
معرفی اثر:

یادش به خیر، حاج حسین خرازی می‌گفت: "جنگ را درست بنویسیم نه این که درشت بنویسیم". فکر می‌کردم چگونه می‌شود جنگ را درست نوشت؟ اصولاً درست نوشتن جنگ یعنی چه؟ درست نوشتن جنگ برای کسانی که در آن درست شرکت کرده‌اند، برای کسانی که برای هدفی درست جنگیده‌اند، گام درست برداشته‌اند و برای آن جان و مال و زندگی‌شان را سر دست گرفته‌اند، حتی برای نسل تازه‌ای که احتمالاً از جنگ فقط همین عنوان "جنگ" را شنیده‌اند یا احیاناً نام برخی از شهدا را بر بالای بزرگراه‌ها و خیابان‌ها و کوچه‌ها دیده‌اند، با کلی سؤال و ابهام که این‌ها کجا بوده‌اند و چرا و صدها چرای دیگر...!؟

اصلاً آتش جنگ چرا شعله کشید؟ چگونه ادامه یافت و به چه شکل پایان گرفت؟ جنگ برای دو طرف چه هزینه‌ها و چه حاصلی داشت؟ سوالاتی که اگر "درست" پاسخ داده نشود، هرگز نخواهیم توانست ثابت کنیم چرا امام فرمود:"جنگ ما یک گنج بود".

«روزی دزدی سنگی» کتابی مصور با اینفوگرافی‌های جذاب، هدیه‌ای مناسب جهت کاروان‌های راهیان نور است و در پی پاسخی مختصر، ساده و روان و در عین حال کامل برای سؤالات اساسی جنگ تحمیلی.

برشی از کتاب:

مرز ایران در محدوده طلاییه به صورت یک زاویه قائمه است که به «دال طلاییه» گفته می‌شود. یکی از محورهای اصلی حمله عراق در روزهای اول جنگ، محور نشوه، طلاییه، کوشک، اهواز بود؛ ارتش عراق برای پیشروی به سوی حمیدیه و اهواز از این معبر نظامی وارد خاک ایران شد و به سوی جاده اهواز-خرمشهر و جفیر و کرخه‌کور پیشروی کرد. طلاییه یکی از محورهای مهم عملیات‌های خیبر و بدر و کلید حفظ جزایر مجنون در طول جنگ بود.


۲۳ اسفند ۱۳۹۴

تفحص

بازدید: ۲۶۶۹ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات تفحص

پدیدآورنده: حمید داودآبادی
نوبت چاپ: دوم/ 1393
قیمت: 12000 تومان
معرفی اثر:

این کتاب حاصل سفرهای حمید داودآبادی به فکه و گزارش‌های وی از عملیات تفحص، کشف و تشییع پیکر شهدا از فکه تا تهران است. در مقدمه کتاب، نویسنده توضیح می‌دهد چگونه شهدا پیدا می‌شوند به مراحل شناسایی شهید بعد از یافتن شهدا اشاره می‌کند. سپس خاطراتی از عملیات تفحص را بیان و پس از آن به بیان خاطراتی از این تفحص با عنوان‌های «ثمره‌ی زیارت عاشورا، سجده‌ی ابدی، افطار با قمقمه‌ی شهید» همراه با نام راوی می‌پردازد. خاطرات نویسنده نیز پس از آن و در پایان آلبوم تصاویر که مربوط به تفحص و کشف پیکر شهدا می‌باشد، آمده است.

برشی از کتاب:

سال 72 بود. چند روزی هیچ شهیدی پیدا نشده بود. هر روز کار می‌کردیم ولی خبری نبود. آن روز کاروانی از جانبازان از تهران مهمان‌مان بودند. حاج محمود ژولیده مداح اهل بیت همراه آنان بود. زیارت عاشورای باصفایی بود خیلی با سوز و آه خواند.اشک‌ها جاری گشت و دل‌ها خون شد. علی محمودوند دو رکعت نماز زیارت خواند و قبراق و شاد وسایل را گذاشت عقب وانت تویوتا. تعجب کردم و پرسیدم: «با این عجله کجا؟» شادمان گفت: «استارت خورد، دیگه تموم شد. رفتم که شهید پیدا کنم.»

دم ظهر برگشت. محمودوند شهیدی یافته بود و به ما نشان داد که زیارت عاشورا چه کارها می‌کند.

۲۳ اسفند ۱۳۹۴

تبسم های جبهه

بازدید: ۲۴۸۵ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات تبسم های جبهه

 

پدیدآورنده: حمید داوودآبادی
نوبت چاپ: سوم/ 1396
قیمت: 12500 تومان
معرفی اثر:

 

در این کتاب حمید داودآبادی نویسنده معروف حوزه دفاع مقدس سعی بر آن داشته است تا خاطرات شیرین و دلچسب خود با هم­رزمان را به نگارش درآورد تا خواننده برداشتی دیگر از جنگ و جبهه در ذهن بپروراند.

در این کتاب به‌خوبی صفا و صمیمیت بین رزمندگان اسلام توصیف شده است و بیان شوخی‌ها و طنزهای رزمندگان در دفاع مقدس به جذابیتش افزوده است.

برشی از کتاب:

*غروب یکی از روزهای سرد زمستان۱۳۶۰، در جبهه‌ی «آوزین» گیلان‌غرب تپه‌ی «کرجی‌ها»، در سنگر اجتماعی، نمازجماعت مغرب و عشا برپا بود.

حدود ۲۰ نفر به راحتی می‌توانستیم نمازجماعت بخوانیم. یکی از بچه ها جلو رفت و شروع کرد به خواندن نماز، بقیه هم به او اقتدا کردند.

رکعت دوم را که خواند، نشست تا تشهد بگوید. در همین حین یکی از بچه‌های آذربایجانی که آن لحظه نماز نمی‌خواند و فقط برای اذیت، در صف اول پشت سر امام جماعت ایستاده بود با سوزن و نخ، انتهای پیراهن او را به پتوی کف سنگر دوخت و به همان حال، در جای خود نشست.

بقیه که متوجه کار او شده بودند، به خود فشار می‌آوردند تا جلوی خنده‌شان را بگیرند. تشهد که گفته شد، امام جماعت خواست برای خواندن رکعت سوم بلند شود که احساس کرد لباسش به جایی گیر کرده است، بریده بریده گفت:

بِحَول... بِحَول... بِحَول...) و نتوانست بلند شود.

ناگهان صدای انفجار خنده در سنگر پیچید و همه به دنبال او که این کار را کرده بود، دویدند که از سنگر در رفت.

*بچه‌های گردان ابوذر، شوخی‌های عجیب و غریبی هم داشتند. مثلاً یک‌بار بچه‌های گروهان دیگر، «اکبر سرپوشان» را که مسئول یکی از دسته‌های ما بود، گروگان گرفتند. تا توانستند او را در رودخانه خیس کردند و سپس روی خاک‌های منطقه، آن‌قدر غلت دادند که چهره‌اش مثل مجسمه‌های خاکی شد.

چند شب بعد، سرپوشان تلافی آن کارشان را درآورد. یک دبه‌ی بزرگ پلاستیکی را پر از آب کرد، یک بسته پودر لباس‌شویی، یک شیشه شربت سکنجبین، مقداری روغن و شکر و یک بسته خاکشیر به آن اضافه کرد.

آن‌قدر آن را هم زد که مثل چسب شد. نیمه‌های شب بود که رفت سروقت چادرهای آن گروهان.
خیلی تند و سریع، روی هرکدام از نیروهای گروهان یک کاسه از آن معجون ریخت. فردا صبح صف طویلی جلوی حمام لشکر ایجاد شده بود.

*بعد از عملیات والفجر8، ظاهراً سپاه یک دستگاه جیپ لندکروز به حاجی بخشی داده بود و او هم جیپ لندکروز شخصی خودش را که داغان شده بود، کنار گذاشته بود تا صدای بلندگو آمد، بچه‌ها گفتند: حاجی بخشی آمده. نزدیک که شد، با تعجب دیدیم جیپ سبزرنگ تبدیل شده به لندکروز نقره‌ای رنگ. وقتی مقابل‌مان ایستاد و سلام و علیک کرد، یکی از بچه‌ها خیلی جدی به او گفت: «حاجی... پس بچه‌ها راست می‌گفتند حاجی بخشی «ذوالجناح» رو فروخته و اسب «زورو» رو خریده...» و حاجی بخشی اخم‌هایش را در هم فرو برد و فریاد زد: «دِ برو پدر صلواتی...».

۲۳ اسفند ۱۳۹۴

اخراجی ها

بازدید: ۲۲۹۸ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات اخراجی ها

پدیدآورنده: غلامرضا قلی زاده، موسی غیور
نوبت چاپ: اول/ 1394
قیمت: 15000 تومان
معرفی اثر:

«اخراجی‌ها» خیلی پیش‌تر از آن فیلمِ مشهور متولد شد. سال83 و عمر کمی هم داشت. بی‌آن‌که این و آن به هم مرتبط باشند.

اخراجی‌ها روایت دگرگونه‌ای دارد. روایتی از حقایق ناگفته که به ندرت دیده یا شنیده‌ایم‌شان. برای ما که عادت کرده‌ایم به روایت‌های «حاجی سیدت رو کشتن» یا بی‌تفاوتی‌های ناجوان‌مردانه به حادثه‌ی جنگ، اخراجی‌ها غنیمت است. چرا؟ 

چون روایتی صادقانه است و نویسنده و راوی تلاش نمی‌کنند حقیقت را فدای ملاحظات کنند. اخراجی‌ها روایت جنگی است که هم‌چون باقی جنگ‌ها، رزمنده داشت؛ رزمنده‌هایش آدم بودند، آدم‌هایش کشته و زخمی می‌شدند یا می‌کشتند، ممکن‌الخطا بودند و هنوز هم هستند.

اخراجی‌ها تصویری از خودِ جنگ است، بی‌آرایش و آلایش. روایت شفاهی بخشی از تاریخ این کشور؛ بخشِ مهمی از تاریخ این کشور؛ و شاید مهم‌ترین بخشِ تاریخش!

از ویژگی‌های این کتاب می‌توان بیان خاطرات شهید حاج احد محرمی علافی (دایی) بصورت شیرین، بی‌پرده، صریح و بدون کم وکاستی ضمن پرداختن به جزییات نام برد. شهیدی که در بیست‌ودوم اردیبهشت 1382 در اثر جراحات سنگین  دفاع مقدس بر پیکرش به شهادت رسید.

برشی از کتاب:

درخواستم را به آسانی نپذیرفت. وقتی هم پذیرفت، بیشتر از دو نوار یک ساعته پای ضبط صوت کوچکم ننشست. برای پرشدن نوار سوم، چهار سال صبر کردم. عصرهای گرم تابستان 1376 با نوارهای خالی زنگ در خانه اش را می زدم. اغلب خودش عصا به بغل به پیشوازم می آمد... ضبط را روشن می کردم و تا دوباره آن را خاموش کنم، بارها از ته دل خندیده بودم و بارها اشک هایم را پاک کرده بودم.

 

۲۳ اسفند ۱۳۹۴

امانتی

بازدید: ۲۲۶۸ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات امانتی

پدیدآورنده: سمانه قائد امینی، پریسا اباذری
نوبت چاپ: اول/ 1393
قیمت: 6000 تومان
معرفی اثر:

نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی سردار شهید؛ سیدمحسن موسوی. شهید سیدمحسن موسوی از جمله شهدایی بود که در دوران حکومت شاه نیز فعالیت‌هایی داشته است و با شروع جنگ تحمیلی وارد جبهه‌های حق علیه باطل می‌شود و با توجه به نسبت فامیلی که با شهید خرازی فرمانده گردان خود داشته است این موضوع را پنهان می‌کند تا همچون بسیجی خالص و بدون در نظر گرفتن این امتیاز با بقیه تفاوتی نداشته باشد. این سردار بزرگ در سحرگاه جمعه 13/11/1365 در عملیات کربلای 5 در خاک شلمچه با اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل شدند.

برشی از کتاب:

هر بار که با محسن چشم تو چشم می‌شدند، محسن سریع نگاهش را می‌دزدید.

این موضوع او را خیلی ناراحت کرده بود. بالاخره به محسن گفت: «خاله جون چرا چشمای قشنگت را از من می‌دزدی؟ از دستم ناراحتی؟ کار اشتباهی کردم؟»

سید محسن با همان وقار و متانت آمیخته به شوخی‌اش گفت: «نه خاله جون! از خودم می‌ترسم نگاه کردن برام عادی بشود. اونوقت دیگر خیلی راحت به نامحرم نگاه کنم».

 


۲۳ اسفند ۱۳۹۴

چشم به راه

بازدید: ۲۳۶۴ موسسه هنری ربیع ۰ نظر ۰ ۰
تولیدات انتشارات چشم به راه

پدیدآورنده: آرزوسادات حسینی، زهرا قائد امینی
نوبت چاپ: اول/ 1393
قیمت: 5000 تومان
معرفی اثر:

نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی شهید سعید چشم به‌راه. «سردار شهید سعید چشم به‌راه» جوانی است که به خواسته مادر روانه جبهه جنگ حق علیه باطل شد و باز با دعای مادر به درجه رفیع شهادت نائل شد. ایشان در سن 15 سالگی اعزام شدند و به علت سن کمی که داشتند با عنوان نیروی تدارکات وارد جبهه شدند و تا بیست‌ویک سالگی نیز در آنجا مشغول خدمت بودند و پس از آن وارد لشگر زرهی شدند که مقام آموزش نیروها و به دنبال آن نیز عنوان فرمانده تیپ زرهی را عهده‌دار شدند و سرانجام در عملیات والفجر هشت بر اثر شلیک گلوله‌ی تانک با سنگر ایشان به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمدند.

برشی از کتاب:

بی معطلی رفتند طرف خط. چیزی که می‌دیدند را باور نمی‌کردند.

گلوله تانک درست خورده بود وسط سنگری که سعید پشتش بود. پرت شده بود پشت خاکریز دوم.

سوخته بود... نصف بدنش سوخته بود... .

گفته بود اگر شهید شدم، نه برای من که برای سر بریده حسین(ع) گریه کنید.



۱ ۲ ۳ صفحه بعدی

هر ماه یک کتاب خوب

از افغانستان تا لندنستان

توضیحات کتاب

با ما همراه باشید

آخرين عناوين

۲۸
۲۸ دی ۱۳:۴۸
به شرط عاشقی
به شرط عاشقی
۲۸
۲۸ دی ۱۳:۳۹
هفتاد و دومین غواص
هفتاد و دومین غواص
۲۸
۲۸ دی ۱۳:۳۳
مار و پله
مار و پله
۰۲
۰۲ دی ۱۶:۱۴
کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد دوم
کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد دوم
۰۲
۰۲ دی ۱۶:۰۲
کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد اول
کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد اول
۲۱
۲۱ آذر ۱۶:۴۰
صیحه بر بیداد
صیحه بر بیداد
۱۱
۱۱ آذر ۱۳:۲۰
جاسوس استورم
جاسوس استورم
۱۸
۱۸ آبان ۱۶:۳۸
کتیبه ژنرال 2: قَمحانه
کتیبه ژنرال 2: قَمحانه
۱۸
۱۸ آبان ۱۶:۳۳
کتیبه ژنرال 1: قصرالدشت
کتیبه ژنرال 1: قصرالدشت
۱۶
۱۶ آبان ۱۷:۰۱
کاملا سری
کاملا سری

پيوندها

من و کتاب موسسه شهید کاظمی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای مجمع ناشران انقلاب اسلامی انتشارات انقلاب اسلامی انتشارات صهبای (موسسه جهادی) انتشارات سوره مهر انتشارات نیستان پویش مطالعاتی روشنا انتشارات کتابستان معرفت سایت کتابخون سایت پاتوق کتاب فردا

دنبال کنندگان

دنبال کنندگان ۱۰ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

پربحث ترين ها

یادت باشد
۳۱ شهریور ۹۷ ۹

یادت باشد

«حماسه تپه ی برهانی »؛ سند تاریخی منحصر به فرد
۰۳ ارديبهشت ۹۲ ۴

«حماسه تپه ی برهانی »؛ سند تاریخی منحصر به فرد

از افغانستان تا لندنستان
۰۶ تیر ۹۸ ۳

از افغانستان تا لندنستان

انتشار خاطرات رهبر انقلاب از دفاع مقدس توسط موسسه شهیدکاظمی
۰۶ تیر ۹۴ ۳

انتشار خاطرات رهبر انقلاب از دفاع مقدس توسط موسسه شهیدکاظمی

آخرين عناوين

به شرط عاشقی
۲۸ دی ۹۸ ۰

به شرط عاشقی

هفتاد و دومین غواص
۲۸ دی ۹۸ ۰

هفتاد و دومین غواص

مار و پله
۲۸ دی ۹۸ ۰

مار و پله

کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد دوم
۰۲ دی ۹۸ ۰

کار فرهنگی نقشه می خواهد جلد دوم

آمار سايت

  • صفحه نخست
  • اخبار
  • تماس با ما
  • نقشه سايت
  • rss
  • طراح قالب

کلیه حقوق وب سایت برای نشر شهید کاظمی محفوظ است.