از انس با قرآن تا تمدن نوین اسلامی
ایجاد تحول درونی در افراد یک جامعه پویا و زنده به سوی رشد و تعالی، نیازمند ایجاد نظم و هماهنگی جمعی در نوع نگاه افراد نسبت به سبک زندگی میباشد.
برنامهریزی صحیح در این راستا میتواند به عملیاتی شدن نظام صحیح حرکت منطقی بیانجامد.
دستیابی به این هدف راهبردی، استحکام ساخت درونی نظام را در پی خواهد داشت؛ مشروط بر اینکه نشانههای این استحکام در حوزههای فرهنگی جامعه بروز و ظهور یابد. در این کتاب با تأکید بر «نظام صحیح حرکت منطقی» برآنیم تا محورهای اصلی این نظام برآمده از آموزههای قرآنی را تبیین کرده و در این مسیر از منظومه فکری رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی بهرهگیری نماییم.
کتاب حاضر به زعم مولف، براساس نگاه جامع و مبتنی بر فقه جعفری رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در مقوله نظام صحیح حرکت منطقی و ذیل چشمانداز تحقق تمدن نوین اسلامی؛ به تبیین یکی از مسیرهای اصلی نیل به چشمانداز میپردازد.
برشی از کتاب:
*گاهی انسان حقیقت را میفهمد،
اما دل خود را تسلیم این حقیقت نمیکند و در مقابل آن میایستد. لذا میبینید در
مقابل علم، جهل و شک است؛ اما در مقابل ایمان، جهل نمیاورند؛ در مقابل ایمان، کفر
میآورند؛ یعنی پوشاندن. انسان گاهی حقیقتی را قبول دارد، اما آن را میپوشاند و
پنهان میکند. نقطه مقابل پوشاندن، ایمان است؛ یعنی دل سپردن، گرویدن، سرسپردن.
برای یک کشور خیلی مهم است که او، نیازهای حقیقی و اساسی خودش را درست بشناسد و تصمیم بگیرد که این نیازها را برطرف کند؛ثانیا، ابراز برطرف کردن این نیازها را که در درجه ی اول، فکر و نیروی انسانی است، در اختیار داشته باشد؛ این برای یک کشور خیلی مهم و تاریخ ساز است؛ این تمدن ساز است. فرق کشورهایی که می توانند سرنوشت خود و بلکه بخشی از دنیا را به دست بگیرند، با آن کشورهایی که مثل پرکاهی در امواج سیاست های جهانی به این طرف و آن طرف می روند، در همین است. کلید اصلی هم علم و بر اثر علم، فناوری است؛ بایستی آن کشور و ملتی که تصمیم دارد سرنوشت خودش را خودش بسازد و خودش، خودش را به خوشبختی برساند، این کلید را پیدا کند.
عاقلتر شده ام
روایت سفری است به دل یک روستا از توابع شهر هویزه در استان خوزستان برای رفع مشکلاتی چند؛ مشکلاتی که باقی ماندنشان مانند زخم کهنه میماند! برای رفع یک درد از زندگی یک روستا. سفر بیست روزه یک نویسنده با عده ای از دانشجویان اردوهای جهادی؛ اتفاقات ریز و درشتی که بر این گروه جهادی گذشته است. از حملات سگها و پشهها گرفته تا مبارزه با گرما، ساختن مسجد، خانه، درمان بیماران و رنگ زدن مدرسه.
این سفرنامه نگاهی است به اردوهای جهادی از نگاه نویسندهای نیمه روشنفکر! نویسنده نیمه روشنفکر میکوشد در آنچه میبیند تردید کند و مورد پرسش قرار دهد؛ پرسشهای عاقلانه. نویسنده خود در فصل آخر این سیاهه آورده است که این نوشته یک پا در تخیل دارد و یک پا و دست در واقعیت. بیشتر این نوشته واقعیت است و کمتر آن برآمده از ذهن نگارنده.
این سفرنامه از جنس سفرنامههای ناصرخسرو و مارکوپلو و حتی داستان سیستان نیست که برایش واکاوی مکان و آدمها و رفتارها و گفتارها اصل باشد. حتی واکاوی سفرهای جهادی هم در دستور کار نیست. روایت سفری است که درون یک نویسنده در جریان است.
برشی از کتاب:
تا نیمههای شب، بچهها از آخ و اوخ نخوابیدند. من که تصمیم گرفتم پتو سرم بکشم.گرما را میشود کاری کرد، اما نیش پشهها را نه! از وسایل خنککنندۀ جناب ابو حامد هم در آن شب خبری نبود. این را گذاشتیم به پای این که هنوز کار جهادی شروع نشده است.
اثر پشهها صبح روی بدن همه مشخص بود، حتی خود من. مجتبی که گویا تیتیشمامانیتر از ما بود، صورتش بد ورم کرده بود. بچهها با دیدن او جلوی خندهشان را میگرفتند. به دکتر گفتم: «دکترجان! کار جهادی شما شروع شد.»
آرامش قلبی، گمشده بشریت
بیشتر مردم برای دستیابی به آرامش راههایی را میپسندند که بتوانند بهوسیله آن یا صورت مسئلههای روزانهشان را پاک کنند یا حداقل برای مدت زمانی بتوانند به مسائل فکر نکنند، اما چیزی که مردم امروزه به آن نیاز دارند حل مسائل و دستیابی به آرامش پس از آن است. ذهن مردم امروز درگیر شایعات، شبهات و حتی مسائل اقتصادی و سیاسی است که ابعاد مختلف زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. در اولین گام برای برخورد با این مسائل و در نهایت رسیدن به آرامش، یافتن فرمولی ساده، کاربردی و مبتنی بر آموزههای دینی است. «مهدی مطهری» در کتاب «آرامش قلبی؛ گمشده بشریت» توانسته است با زبانی ساده و بر مبنای تحقیقات کارشناسی گروههای تبلیغی، فرمولی ارائه دهد تا هر قشر جامعه با این فرمول بتواند در تصمیمگیریها، در مورد مسائل و شبهات، بهراحتی درستترین انتخاب را داشته باشد. کتابی بسیار مناسب برای کارگروههای فرهنگی و تبلیغی و جز اولین مهارتهایی که باید به قشر نوجوان و جوان جامعه آموزش داده شود.
برشی از کتاب:
غیر از «عمل به وظایف الهی» راه دیگری برای احساس موفقیت دائمی و کسب«آرامش قلبی» نداریم. باید به دنبال وظیفه ی خویش بگردیم. هیچ چیز دیگری نمی تواند جای عمل به تکالیف را پر کند. برخی به اشتباه، علاقه را برای رسیدن به موفقیت مطرح می کنند. در حالی که علاقه با هر تلنگری و با هر تشویق و یا تمسخری قابل تغییر است.
چاله های زندگی
23مهر93 در دیدار با جوانان استان خراسان شمالی، رهبر معظم انقلاب با محوریت سبک زندگی سؤالاتی را مطرح نمودند و کلیه مسئولین آموزشی، مربیان محققان، تریبونداران، دانشگاه، حوزه و همه اقشار را موظف نمودند تا در مورد این بیست سؤال مطرح شده تأمل، بحث و بررسی نمایند و ریشه مشکلات مطرح شده را بیابند و راهحلهای اساسی مطرح کنند و حتی سرفصلهای آموزشی مدارس و دانشگاهها را به آن اختصاص دهند.
- چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟
- چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمیشود؟
- چرا در برخی مناطق طلاق زیاد شده است؟
- چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمیشود؟
- الزامات آپارتماننشینی چیست؟ آیا رعایت میشود؟
- الگوی تفریح سالم کدام است؟
- آیا در معاشرتهای روزانه همیشه به هم راست میگوییم؟
- علت برخی نابردباریها و پرخاشگریها در روابط اجتماعی چیست؟
- طراحی لباسها چقدر منطقی و عقلانی است؟
- معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟
- آیا حقوق افراد در رسانهها و اینترنت رعایت میشود؟
- علت بروز بیماری خطرناک قانونگریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟
- چقدر وجدانکاری و انضباط اجتماعی داریم؟
- توجه به کیفیت در تولیدات داخل چقدر است؟
- چرا برخی حرفها و ایدههای خوب در حد حرف و رؤیا باقی میمانند؟
- ساعت مفید کار در دستگاهها چرا کم است؟
- چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟
- آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانوادهها بهطور کامل رعایت میشود؟
- چرا مصرفگرایی برای برخی افتخار است؟
- چه کنیم که زن هم عزت و کرامت خانوادگیاش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟
-
کتاب چالههای زندگی تلاش سیدمهدی جوادی و سیدصابر امامی و با مقدمه دکتر سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دهم میباشد که در بررسی و پاسخ به این سؤالات است. در ابتدای هر بخش به شرح موضوع، آمارها و دیدگاه اسلام و علماء و دانشمندان در مورد آن پرداخته شده است. این کتاب میتواند شروع بسیار مناسبی برای تحقیقات و بحثهای عمیقتر و کاربردی برای حل مشکلات و زمینهساز شکلگیری تمدن اسلامی باشد.
برشی از کتاب:
باید به سبک زندگی اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، بازپرداختن به سبک زندگی مهم است. بنابراین مسئله، مسئلهی اساسی و مهمی است. بحث کنیم دربارهی اینکه در زمینهی سبک زندگی چه باید گفت؛ چه میتوان گفت. (بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی/23مهر1391)
-
کتاب چالههای زندگی تلاش سیدمهدی جوادی و سیدصابر امامی و با مقدمه دکتر سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دهم میباشد که در بررسی و پاسخ به این سؤالات است. در ابتدای هر بخش به شرح موضوع، آمارها و دیدگاه اسلام و علماء و دانشمندان در مورد آن پرداخته شده است. این کتاب میتواند شروع بسیار مناسبی برای تحقیقات و بحثهای عمیقتر و کاربردی برای حل مشکلات و زمینهساز شکلگیری تمدن اسلامی باشد.
دیدم که جانم میرود
معرفی اثر:
حمید داودآبادی و شهید مصطفی کاظمزاده در سال 58 با هم آشنا میشوند و این رفاقت تا 22 مهر61 ادامه پیدا میکند. آنها با آن سن و سال کم در چادر وحدت جلوی دانشگاه تهران با منافقین بحث میکنند، با هم به هر طریقی شده رضایت خانوادهها را برای رفتن به جبهه جلب میکنند، با هم در گیلان غرب همسنگر میشوند و با هم… نه، دیگر با هم نه؛ این بار مصطفی شهید میشود و حمید میماند.
در این کتاب به دفاع مقدس از منظر رفاقت پاک، صادقانه و بیآلایش دو نوجوان رزمنده نگاه شده و همین هم کتاب را خواندنی کرده است. البته لابهلای صفحات کتاب روایتهایی هم از دفاع مقدس ارائه میشود که گاهاً میتواند خواننده را میخکوب کند و احساسات او را به غلیان درآورد و همینها این کتاب را شایسته تقدیر کتاب سال دفاع مقدس نمود.
برشی از کتاب:
چه کار باید میکردم؟ اصلاً چه کار میتوانستم بکنم؟ مصطفی داشت میرفت؛ تنهای تنها. من اما نمیخواستم بروم. اصلاً اهل رفتن نبودم. نه میخواستم خودم بروم و نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم. برنامهها داشتم برای فرداهای دوستیمان. حالا او داشت میرفت. او داشت میشد رفیق نیمهراه. من که میماندم! من که اصلاً اهل رفتن نبودم.
ماندن مصطفی برای من خیلی مهم و باارزشتر بود تا رفتنش. حالا باید چهطوری او را از رفتن منصرف میکردم؛ بدون شک دست خودش بود. مگر نه اینکه من نخواستم بروم و نرفتم؟! پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس میکرد که نرود، حتماً میتوانست دل خدا را به دست بیاورد. پس باید کاری میکردم که نگاه و خواست مصطفی عوض شود. باید با خواست و تمایل او، نظر خدا را هم برمیگرداندم!
درمان سنتی
طب سنتی یکی از اصیلترین علوم تاریخ بشریت است و قدمتی به اندازهی تاریخ بشریت دارد. انسان از زمانی که پا به این زمین خاکی گذاشت، بیماری و ضعف نیز با او وجود داشته است.
انبیای الهی به وسیلهی ارتباط از طریق وحی با خداوند، درمان دردها و فواید اشیاء را آموختهاند و به دیگران آموزش دادهاند. با نبوت پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) دین الهی خداوند کامل شد. با تکامل دین (طبق فرموده پیامبر اعظم(ص): «العلم علمان علم الأدیان وعلم الابدان») علم طب نیز تکمیل شد، تا جایی که بسیاری از احادیث طبی ما مبنای اصلی درمانهای طبی قرار گرفتهاند.
در طول تاریخ با ظهور حکمای بزرگی همچون جناب رازی، ابن سینا، ابن بطوطه، خوارزمی، اعظم خان هندی و دیگر بزرگان، این علم به شکوفایی رسید و ما بر آن برآمدیم تا درمان بسیاری از بیماریها را در این کتاب و در دو بخش طب سنتی و طب اسلامی گردآوری نماییم. ابتدا به صورت مختصر و مفید بحث مزاج، انواع آن و خواص و تأثیرات اخلاقی رفتاری آن با زبانی ساده مطرح شده، سپس درمانهایی کاربردی، مؤثر و ساده را برای هریک از بیماریها ارائه نمودهایم.
کتاب حاضر با استفاده از طب اصیل ایرانی اسلامی، درمان بیماریها را آموزش میدهد و در دو بخش تدوین شده است. بخش اول مباحث طب سنتی را بیان میدارد و در آن شناخت مزاجها و اصلاح آنها، مزاج اشیا، نسخههای درمانی انواع بیماریها و راهکارهایی ساده برای درمانهای اورژانسی ارائه شده است.
بخش دوم به مباحث طب اسلامی میپردازد که شامل نکاتی درباره اطفال، دوران بارداری، حجامت، دعا درمانی و روانشناسی رنگها میشود.
ویژگی قابل توجه این اثر، این است که نسخههای موجود در آن را اساتید نویسنده (دکتر خیراندیش، استاد خدادادی، حکیم روازاده، آیت الله ضیائی و آیت الله آل اسحاق) استفاده کردهاند و سعی نویسنده بر آن بوده تا درمانهای کاربردی، مؤثر و ساده را برای خوانندگان فراهم آورد تا با عمل به آن انشاءالله فواید طب سنتی را دریابند.
احکام فراموش شده
امر به معروف و نهی از منکر یکی از فروعات دین مبین اسلام است که در بیان اهل بیت علیهم السلام از حیث اهمیت و فضیلت در رتبه و جایگاهی ویژه نسبت به دیگر احکام و دستورات الهی قرار دارد و اقامهی دیگر احکام الهی منوط به برپایی این فریضهی بزرگ دانسته شده است که متأسفانه کمتر به جوانب نظری و عملی آن در فضای جامعه پرداخته شده است. یکی از ابعاد مهمی که برای اقامهی صحیح و گستردهی این واجب الهی باید مورد توجه صاحب نظران و کارشناسان علوم دینی و اجتماعی قرار گیرد، نگاه شرع مقدس به این فریضه است.
به جز موارد استثناء، معمولاً یکی از کوتاهترین بخشهای رسالههای عملیه به واجب فراموش شده دین یعنی امر به معروف و نهی از منکر اختصاص داده شده و جامع نبودن احکام و مسائل در این زمینه باعث ابهام و سردرگمی مؤمنین و مقلدین محترم مراجع عظام تقلید شده است و این مسئله به توجه کمتر به اجرای این فریضه دامن زده است، جنبش حیا که از ابتدای راه خود با سؤالات مختلفی در حوزهی مسائل دینی و احکام شرعی امر به معروف و نهی از منکر روبهرو بوده است، همواره دغدغه دسترسی آسان، سریع و مطمئن به این احکام نورانی را در سر داشت و برآن بود همکاری طلاب و دانشجویان صاحب نظر و علاقه مند، جمعآوری مجموعهای قابل استفاده و مستند از احکام شرعی امر به معروف و نهی از منکر را در دستور کار خود قرار دهد.
با تأکید و راهنماییهای استاد ارجمند آیت الله جاودان، این پروژه بعد از طی مراحل نظری و ایدهپردازی برای حصول نتیجهی بهتر، به مرحلهی اجرا رسید و به یاری پروردگار متعال و نظر لطف حضرت ولیعصر ارواحنا فداه، نسخهی اول کتاب احکام امر به معروف و نهی از منکر با عنوان "احکام فراموش شده" براساس فتاوای مراجع عظام تقلید برای استفادهی مؤمنین آماده و عرضه شد.
کتاب احکام فراموش شده از دو بخش کلی رسالهی 11 مرجع و کتاب فقهی تحریر الوسیله امام خمینی (ره) تهیه شده است.
فصل اول با سبک رسالههای چند مرجع، با امکان دسترسی آسان و کامل به مسائل شرعی امر به معروف و نهی از منکر گردآوری شده و فصل دوم نیز از دو بخش فهرست پرسشی و جوابهای آن براساس کتاب شریف تحریرالوسیله تهیه شده که به پرسشهای متعددی در زمینه احکام امر به معروف و نهی از منکر پاسخ میدهد.
برشی از کتاب: بر هر مکلفی واجب است شرایط و مراتب امر به معروف و نهی ازمنکر وموارد وجوب و عدم وجوب آن را یاد بگیرد تا مبادا در امر و نهی خود دچار عمل خلاف و منکر شود.(سیدعلی خامنه ای)
چشم به راه
نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی شهید سعید چشم بهراه. «سردار شهید سعید چشم بهراه» جوانی است که به خواسته مادر روانه جبهه جنگ حق علیه باطل شد و باز با دعای مادر به درجه رفیع شهادت نائل شد. ایشان در سن 15 سالگی اعزام شدند و به علت سن کمی که داشتند با عنوان نیروی تدارکات وارد جبهه شدند و تا بیستویک سالگی نیز در آنجا مشغول خدمت بودند و پس از آن وارد لشگر زرهی شدند که مقام آموزش نیروها و به دنبال آن نیز عنوان فرمانده تیپ زرهی را عهدهدار شدند و سرانجام در عملیات والفجر هشت بر اثر شلیک گلولهی تانک با سنگر ایشان به درجهی رفیع شهادت نائل آمدند.
برشی از کتاب:
بی معطلی رفتند طرف خط. چیزی که میدیدند را باور نمیکردند.
گلوله تانک درست خورده بود وسط سنگری که سعید پشتش بود. پرت شده بود پشت خاکریز دوم.
سوخته بود... نصف بدنش سوخته بود... .
گفته بود اگر شهید شدم، نه برای من که برای سر بریده حسین(ع) گریه کنید.
مسافر ملکوت
نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی طلبه شهید محمدزمان ولیپور که خودش را شیخ ملکوتی مینامید.
بعضی آدمها هستند که وقتی زندگیشان را میبینی و میخوانی، احساس میکنی حقشان چیزی جز شهادت نیست. یکی از این دست آدمها، جوان روستازاده و عارف مسلکی است به نام شیخ محمدزمان ولیپور که پای امضاهایش، خودش را «ملکوتی» مینامید. اگر امثال شیخ محمدزمان شهید نشوند باید به سلیقه خوب خدا شک کنی!
این کتاب، دریچهای کوچک به حیات طیبه محمدزمان ولی پور، تربیت شده مکتب ناب حضرت روحالله است؛ شهیدی که نشان داد رسم مسلمانی در پیچ و خم زمان و فراز و نشیبهای روزگار، رنگ کهنگی نخواهد گرفت؛ شهیدی که زرق و برق پررنگ و لعاب دنیا را به سخره گرفت و حریم دلش را حرم امن الهی قرار داد، آنگونه که بر صفحه یادگار نوشتههایش به نگاره آورد: "القلب حرمالله و لاتسکن فی حرمالله عبدالله".
برشی از کتاب:
کم مانده بود یقهاش را بگیرند!
ملت آرزو دارند دیپلمشان را بگیرند و در هر رشته با ربط و بیربطی قبول شوند و اسمشان بشود دانشجو. آن وقت تو با رتبه خوبی که داری و میتوانی یکسال دیگر، دوباره کنکور بدهی و پزشکی بخوانی، بیخیال عالم میروی حوزه علمیه، طلبگی بخوانی؟
-ریه چه کار میکند؟! اکسیژن پاک را دریافت کرده و گاز کربنیک را از بدن خارج میکند.
گلبول هم کارش گردش در خون است و به کار روحانی مثل ریه و گلبول قرمز است. باید مثل گلبول در رگ جامعه گشت و ابهامات و سؤالات را به حوزه برد و برایشان پاسخ آورد. جامعه نیاز به اکسیژن پاک و زلال دارد.
من میخواهم هوای پاک را به جامعه تزریق کنم.
کار باید تشکیلاتی باشد
اگر اهل کار تشکیلاتی هستید، خواندن این کتاب برایتان از نان شب واجبتر است!
تشکیلات چیز عجیب و غریبی نیست. همین که دو سه نفر یکجا جمع شدند و برای رسیدن به هدف مشترکی گام برداشتند، تشکیلات (هرچند خیلی کوچک) شکل گرفته است. اما خب! تشکیلات چه همینقدر جمعوجور باشد و چه سازمانی عریض و طویل، به نتیجه نمیرسد، مگر اینکه اصول و قواعد و ظرائف کار تشکیلاتی رعایت شود.
به دور و برتان نگاه کنید! همین دم دست خودتان چند تا از این مجموعههای تشکیلاتی کوچک و بزرگ را سراغ دارید که بخاطر رعایت نکردن همین امور دچار مشکل شدهاند؟ جمعهایی که گاهی با حضور چند دوست صمیمی تشکیل شدهاند و با این حال خیلی دوام نیاوردهاند!
«کار باید تشکیلاتی باشد» کتابی است که خواندنش کمک میکند تا مجموعههایی که کار تشکیلاتی انجام میدهند، اصول کار تشکیلاتی را یاد بگیرند و بیش از پیش موفق باشند؛ مخصوصاً این روزها که جمعهایی که بصورت خودجوش وارد فضای فرهنگی شدهاند، نسبتاً افزایش پیدا کرده است.
این کتاب مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون کار تشکیلاتی را در خود جای داده است. کتابی که اگرچه حجم زیادی ندارد، اما یکبار دوره کردن آن کمک میکند تا خیلی از آفات کار تشکیلاتی را بشناسیم و با عوامل موفقیت تشکیلات آشنا شویم.
برشی از کتاب:
هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمیرود. انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد. (رهبر معظم انقلاب/27بهمن1360)