تفحص
این کتاب حاصل سفرهای حمید داودآبادی به فکه و گزارشهای وی از عملیات تفحص، کشف و تشییع پیکر شهدا از فکه تا تهران است. در مقدمه کتاب، نویسنده توضیح میدهد چگونه شهدا پیدا میشوند به مراحل شناسایی شهید بعد از یافتن شهدا اشاره میکند. سپس خاطراتی از عملیات تفحص را بیان و پس از آن به بیان خاطراتی از این تفحص با عنوانهای «ثمرهی زیارت عاشورا، سجدهی ابدی، افطار با قمقمهی شهید» همراه با نام راوی میپردازد. خاطرات نویسنده نیز پس از آن و در پایان آلبوم تصاویر که مربوط به تفحص و کشف پیکر شهدا میباشد، آمده است.
برشی از کتاب:
سال 72 بود. چند روزی هیچ شهیدی پیدا نشده بود. هر روز کار میکردیم ولی خبری نبود. آن روز کاروانی از جانبازان از تهران مهمانمان بودند. حاج محمود ژولیده مداح اهل بیت همراه آنان بود. زیارت عاشورای باصفایی بود خیلی با سوز و آه خواند.اشکها جاری گشت و دلها خون شد. علی محمودوند دو رکعت نماز زیارت خواند و قبراق و شاد وسایل را گذاشت عقب وانت تویوتا. تعجب کردم و پرسیدم: «با این عجله کجا؟» شادمان گفت: «استارت خورد، دیگه تموم شد. رفتم که شهید پیدا کنم.»
دم ظهر برگشت. محمودوند شهیدی یافته بود و به ما نشان داد که زیارت عاشورا چه کارها میکند.
احکام فراموش شده
امر به معروف و نهی از منکر یکی از فروعات دین مبین اسلام است که در بیان اهل بیت علیهم السلام از حیث اهمیت و فضیلت در رتبه و جایگاهی ویژه نسبت به دیگر احکام و دستورات الهی قرار دارد و اقامهی دیگر احکام الهی منوط به برپایی این فریضهی بزرگ دانسته شده است که متأسفانه کمتر به جوانب نظری و عملی آن در فضای جامعه پرداخته شده است. یکی از ابعاد مهمی که برای اقامهی صحیح و گستردهی این واجب الهی باید مورد توجه صاحب نظران و کارشناسان علوم دینی و اجتماعی قرار گیرد، نگاه شرع مقدس به این فریضه است.
به جز موارد استثناء، معمولاً یکی از کوتاهترین بخشهای رسالههای عملیه به واجب فراموش شده دین یعنی امر به معروف و نهی از منکر اختصاص داده شده و جامع نبودن احکام و مسائل در این زمینه باعث ابهام و سردرگمی مؤمنین و مقلدین محترم مراجع عظام تقلید شده است و این مسئله به توجه کمتر به اجرای این فریضه دامن زده است، جنبش حیا که از ابتدای راه خود با سؤالات مختلفی در حوزهی مسائل دینی و احکام شرعی امر به معروف و نهی از منکر روبهرو بوده است، همواره دغدغه دسترسی آسان، سریع و مطمئن به این احکام نورانی را در سر داشت و برآن بود همکاری طلاب و دانشجویان صاحب نظر و علاقه مند، جمعآوری مجموعهای قابل استفاده و مستند از احکام شرعی امر به معروف و نهی از منکر را در دستور کار خود قرار دهد.
با تأکید و راهنماییهای استاد ارجمند آیت الله جاودان، این پروژه بعد از طی مراحل نظری و ایدهپردازی برای حصول نتیجهی بهتر، به مرحلهی اجرا رسید و به یاری پروردگار متعال و نظر لطف حضرت ولیعصر ارواحنا فداه، نسخهی اول کتاب احکام امر به معروف و نهی از منکر با عنوان "احکام فراموش شده" براساس فتاوای مراجع عظام تقلید برای استفادهی مؤمنین آماده و عرضه شد.
کتاب احکام فراموش شده از دو بخش کلی رسالهی 11 مرجع و کتاب فقهی تحریر الوسیله امام خمینی (ره) تهیه شده است.
فصل اول با سبک رسالههای چند مرجع، با امکان دسترسی آسان و کامل به مسائل شرعی امر به معروف و نهی از منکر گردآوری شده و فصل دوم نیز از دو بخش فهرست پرسشی و جوابهای آن براساس کتاب شریف تحریرالوسیله تهیه شده که به پرسشهای متعددی در زمینه احکام امر به معروف و نهی از منکر پاسخ میدهد.
برشی از کتاب: بر هر مکلفی واجب است شرایط و مراتب امر به معروف و نهی ازمنکر وموارد وجوب و عدم وجوب آن را یاد بگیرد تا مبادا در امر و نهی خود دچار عمل خلاف و منکر شود.(سیدعلی خامنه ای)
انگیزه علم آموزی
جاودانگی انسان نیازمند عالم شدن در همه زمینههاست، به خصوص در آنچه مربوط به حقیقت انسانی است؛ یعنی علوم اسلامی (عقاید، اخلاق، احکام). انقلاب امام عصر(عج) نیز برای همین هدف والا انجام میگیرد و ایشان ابتدا انقلابی عقلی و عملی ایجاد میفرمایند.
اطاعت پروردگار و عبادت او، به علم میشود و به آن صلهی ارحام به جا آورده میشود و شناخته میشود حلال و حرام. علم پیشرو و امام است و عمل، تابع آن است. خدا الهام میکند علم را به اهل سعادت و محروم میسازد از آن ارباب شقاوت را. پس خوشا به حال کسی که خدا او را از حظّ علم محروم نگرداند!"
تمام این مطالب به همراه راههای دستیابی به علم و تحصیل در کتاب «انگیزه علم آموزی» آمده است.
برشی از کتاب:
هدف همه ی خلقت، انسان است. جاودانگی انسان هم نیازمند عالم شدن در همه ی زمینه هاست، به خصوص در آنچه مربوط به حقیقت انسانی است؛ یعنی علوم اسلامی(عقاید، اخلاق، احکام). هدف روحانیت عزیز هم همین هاست؛ یعنی همان هدف آفرینش و مقصدی که انبیا و اوصیا به دنبالش بودند. با خواندن دقیق این کتاب، ان شاءالله تعالی با هدف روحانیت اصیل ربانی بیشتر آشنا می شوید.
مسافر ملکوت
نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی طلبه شهید محمدزمان ولیپور که خودش را شیخ ملکوتی مینامید.
بعضی آدمها هستند که وقتی زندگیشان را میبینی و میخوانی، احساس میکنی حقشان چیزی جز شهادت نیست. یکی از این دست آدمها، جوان روستازاده و عارف مسلکی است به نام شیخ محمدزمان ولیپور که پای امضاهایش، خودش را «ملکوتی» مینامید. اگر امثال شیخ محمدزمان شهید نشوند باید به سلیقه خوب خدا شک کنی!
این کتاب، دریچهای کوچک به حیات طیبه محمدزمان ولی پور، تربیت شده مکتب ناب حضرت روحالله است؛ شهیدی که نشان داد رسم مسلمانی در پیچ و خم زمان و فراز و نشیبهای روزگار، رنگ کهنگی نخواهد گرفت؛ شهیدی که زرق و برق پررنگ و لعاب دنیا را به سخره گرفت و حریم دلش را حرم امن الهی قرار داد، آنگونه که بر صفحه یادگار نوشتههایش به نگاره آورد: "القلب حرمالله و لاتسکن فی حرمالله عبدالله".
برشی از کتاب:
کم مانده بود یقهاش را بگیرند!
ملت آرزو دارند دیپلمشان را بگیرند و در هر رشته با ربط و بیربطی قبول شوند و اسمشان بشود دانشجو. آن وقت تو با رتبه خوبی که داری و میتوانی یکسال دیگر، دوباره کنکور بدهی و پزشکی بخوانی، بیخیال عالم میروی حوزه علمیه، طلبگی بخوانی؟
-ریه چه کار میکند؟! اکسیژن پاک را دریافت کرده و گاز کربنیک را از بدن خارج میکند.
گلبول هم کارش گردش در خون است و به کار روحانی مثل ریه و گلبول قرمز است. باید مثل گلبول در رگ جامعه گشت و ابهامات و سؤالات را به حوزه برد و برایشان پاسخ آورد. جامعه نیاز به اکسیژن پاک و زلال دارد.
من میخواهم هوای پاک را به جامعه تزریق کنم.
احمد
گوشهای از شخصیت، زندگی و زمانه حجتالاسلاموالمسلمین حاج احمد خمینی؛ مشاور و همراه امین حضرت امام خمینی(ره) است.
برشی از کتاب:
*بعد از تبعید پدر و برادرش، شد مونس مادر. احترام همیشگیاش را چندبرابر کرد. سعی میکرد نبودشان را در خانه پر کند. بیشتر در خانه میماند و کمتر هم به تهران میرفت. با حان و دل تلاش میکرد تا مشکلات خانواده را حل کند. همیشه میگفت: «خدمت کردن به افراد برایش از هر کاری لذتبخشتر است».
*به خاطر رعایت مسائل امنیتی روش خاصی برای تهیهی داروی امام داشت. از هر جایی دارو نمیگرفت. بعد از تجویز پزشک از جایی میخرید که فروشنده نفهمد برای امام است. هم از داخل کشور میخرید، هم خارج از کشور. بعضی وقتها زنگ میزد سفارت سوریه و برای دوستش حروف انگلیسی داروی امام را یکییکی میخواند، میگفت همین الان برود لبنان بگیرد و با اولین هواپیما بفرستد تهران.
ی؟»