۱۹ دی ۹۵ ، ۲۰:۰۳
موسسه هنری ربیع ۰ نظر اشتراک گذاری

رقص سنگ

رقص سنگ
تولیدات انتشارات
پدیدآورنده: محسن صالحی حاجی آبادی
نوبت چاپ: اول/ 1395
قیمت: 15000 تومان
معرفی اثر:

باران باران زلالی و عشق، از لبخند زیبایشان می‌ریخت و شکوفه شکوفه مهربانی و صفا، از نگاه آسمانی‌شان جاری می‌شد.
پر بودند از شور و نشاط و دلربایی. پای در خاک داشتند و روحشان در مسیر خدایی بودن اوج می‌گرفت. نازی و طنازی از همه‌ی وجودشان می‌جوشید و ایمان و شجاعت، دل‌های پاکشان را لبریز کرده بود. نامشان جهادگر بود و می‌بالیدند به این که از حماسه‌آفرینان سنگرساز بی سنگرند. اکثرشان چهارده، پانزده ساله بودند؛ اما از هیچ تیروترکشی نمی‌ترسیدند.

خداترس بودند و از حماسه و دلاوری پر. آرزویشان شهادت بود و رضایت خدای مهربان. سنگر، خانه خاله‌شان بود و خاک‌ریز، مهربانی مادرانشان.

راننده لودر و بلدوزر بودند و شب تا صبح خاک‌ریز و سنگر می‌زدند. با این همه خستگی و کار و تلاش، زیر آن همه گلوله و ترکش هرگز خنده از لب‌هایشان گم نمی‌شد. راستی چه بچه‌های با حالی بودند و چه دل‌های آسمانی داشتند.

انگار از این کره‌ی خاکی دل کنده بودند و مرگ و شهادت برایشان از بوییدن گل دل‌انگیزتر و از نوشیدن شربت گواراتر بود.

آن‌چه در پیش رو دارید برشی از خاطرات آن نیلوفران قدیس و پاک است.

برچسب ها رقص سنگ,

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی