کتاب سنگر ساز بی سنگر، زندگینامه داستانی و خاطرات شهید سیدمحمدتقی رضوی؛ فرمانده مهندسی رزمی می باشد. شهید رضوی در جبهههای نبرد از خود توانمندیها و رشادتهای بالایی نشان میدهد و هرگز از تلاش و کوشش باز نمیایستد. با ارائه طرحهای مهندسی بدیع و نو، بارها و بارها در عملیات متعدد راهگشای فرماندهان و رزمندگان اسلام میشود. مهندس "جعفری"، یکی از همرزمان وی میگوید: «در عملیات خیبر وقتی با مشکلات پیچیدهای مواجه شدیم، ایشان راهی منطقه شد و در ارتباط با مسائل مهندسی آنجا، عیناً منطقه را بررسی کرد و بعد طرحی ارائه نمود که باعث حفظ و تثبیت جزایر توسط رزمندگان شد.»
برشی از کتاب:
سایت موشکی نزدیک بیمارستان فاطمه الزهرا او را به یاد شهدایی میانداخت که در هنگام احداث این سایت بدنشان قطعهقطعه شده بود. اکنون که از جاده خسروآباد میگذشت، باورش نمیشد که آن همه جادۀ منشعب شده تا کنار ساحل اروند احداث شده باشد... . محل احداث پل خیبری خلوت بود. افرادی که به سختی روی پل کار کرده بودند، در نظرش مجسم میشدند و آنها را با جشم دل میدید. رسید به پل بعثت. انسانهایی را در تاریکی میدید که در جنبوجوش بودند؛ بی آنکه کسی متوجه کار عاشقانۀ آنها شود. چشمشان به تاریکی عادت کرده و بیوقفه لولهها را با بیل به داخل آب میانداختند و سپس چون عزیزی آن را دوره میکردند که اسیر امواج اروند نشوند. رضوی در خلوت به این انسانهای گمنام خیره شده بود. جز چندنفری، بقیه را نمیشناخت. هنگامی که میدید پل بیش از ششصد متر پیش رفته است و در حال اتمام است، به کار این انسانهای گمنام و بیتوقع عشق میورزید. بدون اینکه خودش را به بنیهاشم نشان بدهد، آنجا را ترک کرد.
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است