«عمامههای خاکی» خاطرات متفاوت ده تن از شهدای طلبه دفاع مقدس است که با تلفیق فقه و خدمت مدال شهادت را نصیب خود کردند.
رهبری معظم انقلاب بارها در دیدار طلاب و روحانیون از کلید واژه خدمت استفاده کردند و فرمودند طلاب باید سنگ صبور مردم باشند و خدمترسانی به مردم را در هیچ شرایطی فراموش نکنند که این سنت حسنه هم از علمای سلف حوزه به دست ما رسیده است که همواره روحانیت باید در خدمت مردم باشند و گرههای آنان را باز کنند.
چندسالی است که دشمن انقلاب با استفاده از حربههای مختلفی سعی بر جدایی مردم از روحانیت اصیل و انقلاب اسلامی داشته است که یکی از این حربهها ایجاد شبهههایی همچون اینکه روحانیت در دفاع مقدس شرکت نداشته با این حال که این قشر بیشترین شهید را با توجه به جمعیت قشری خودش تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.
در این کتاب به گوشهای از خدمات شهدای طلبه اشاره شده است که میتواند برای طلاب حوزههای علمیه مناسب باشد و الگویی برای عموم مردم نیز باشد.
برشی از کتاب:
... هل دادیم نشد، با طناب به کسل کردیم نشد، این پارچه معلومه که پاره میشه، چکار میکنی آقا سیّد؟! با نهایت آرامش، دعایی زیر لب خوند و گفت: «این پارچه معمولی نیست؛ شما کار نداشته باش، بشین پشت فرمون و بزن دنده». همه داشتیم در کمال ناباوری و ناامیدی نگاه میکردیم که دیدیم ماشین به راحتی از گل دراومد. بچهها تا مدتها وقتی به هم میرسیدند درباره اتفاق اونروز صحبت میکردند. تا مدتها عمامهی آقا سیّد به خاطر خاکهای پاشیده شده از لاستیک ماشین خاکی بود... .
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است