تازه های خبری

هیچگاه فکرش را هم نمی کردیم، روزی میزبان مردانی باشیم از جنس نور... .مردانی که تنها نامشان را در کتابی خوانده بودیم و تصوری نه چندان نزدیک به واقعیت، از حال و روزشان داشتیم.

بچه های موسسه ی شهید حاج احمد کاظمی، جمعه ی ماندگار دیگری را در تقویم دلهایشان ثبت کردند، برای همیشه ی تاریخ، تا روایت کنند آنچه خوانده بودند و اینک به چشم دیدند.

 جمعه۵ مهر ماه ۱۳۹۲/ ساعت ۱۶/ نجف آباد/ موسسه شهید کاظمی

تازه های خبری

در صدر پرفروش ترین کتاب های تازه نشر کشور قرار گرفت.

تازه های خبری

اگر کتاب «از معراج برگشتگان» حمید داودآبادی را با دقت خوانده باشید، حتما نام مصطفی کاظم زاده در ذهنتان باقی مانده است و آن را در گوشه حافظه‌تان می‌توانید پیدا کنید. او رفیق صمیمی داودآبادی بود که اتفاقا قسمت مربوط به خاطرات نویسنده کتاب و او از بخشهای جذاب کتاب شده بود.

همین جذابیت و مورد توجه واقع شدن هم باعث شد تا داودآبادی به فکر این بیفتد که خاطراتش با شهید کاظم‌زاده را در قالب کتابی مجزا سر و سامان دهد. کتابی که عنوان «دیدم که جانم می‌رود» نام گرفت و رسیدن آن به چاپ پنجم طی پنج ماه نشان داد که ماجراهای این رفاقت سه ساله ظرفیت بالایی برای دیده و خوانده شدن داشته است.

مصطفی و حمید در سال 58 با هم آشنا می‌شوند و این رفاقت تا 22 مهر سال 61 ادامه پیدا میکند. آنها با آن سن و سال کم در چادر وحدت جلوی دانشگاه تهران با منافقین بحث می‌کنند، با هم به هر طریقی شده رضایت خانواده‌ها را برای رفتن به جبهه جلب می‌کنند، با هم در گیلان غرب همسنگر می‌شوند و با هم... نه، دیگر با هم نه؛ اینبار مصطفی شهید می‌شود و حمید می‌ماند. ساعت شانزده و چهل و پنج دقیقه‌ی روز 22 مهرماه سال 61 در سومار.

تازه های خبری

کتاب تازه نشر ، انتشارات شهید کاظمی که بکوشش اسماء حیدری با بیانات و انتظارات مقام معظم رهبریاز جوانان و نوجوانان چاپ گردیده ، اکنون به چاپ دوم خود رسیده وبه عنوان یکی از کتابهای فروش شناخته شده .

این کتاب با تیراژ 5000 جلد در چاپ اول که در تمام مراکز پخش کتاب سطح کشور پخش شده بود.
اکنون در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رسیده است.

تازه های خبری

«حماسه تپه ی برهانی »؛ سند تاریخی منحصر به فرد

کتاب «حماسه ی تپه ی برهانی » اثر دکتر سید حمیدرضا طالقانی، یکی از برترین آثار نوشتاری در  حوزه ی ادبیات دفاع مقدس توسط موسسه شهید کاظمی منتشر شد.

در این کتاب شما میخوانید خاطرات منحصر به فرد از حماسه ی عظیم تپه ی برهانی از رزمنده ی جانباز دکتر سید حمید رضا طالقانی که از عملیات والفجر2 در تابستان سال 1362 اتفاق افتاده، که تپه ی برهانی، بریده ای از آن حماسه ی عظیم  میباشد.

چطور ممکن است آدمی که هم از ناحیه ی مچ پا زخمی شده و هم رگ شریانی دست راستش قطع شده، خود را از یک پرتگاه پایین بیندازد و پانزده روز را در یک بیشه، بدون غذا و صرفاً با آشامیدن آب نهر و خوردن برگهای درخت مو، درحالی که زخمهایش چرکین شده و حتی کرم افتاده است، سر کند و زنده بماند؟!

« حماسه تپه ی برهانی » در عین حالی که، یک « سند تاریخی منحصر به فرد » است؛ سندی است  که اگر نبود، قطعه ای از تاریخ دفاع مقدس، مغفول و مجهول می ماند، زیرا هیچ نوشته ی دیگری درباره ی این بریده از عملیات والفجر دو وجود ندارد. اگر دکتر طالقانی نمی ماند و یا خاطراتش را نمی نگاشت، در قاب تاریخ دفاع مقدس، همین قدر ترسیم می شد که در مردادماه سال 1362، گروهان میثم از گردان امام حسین(ع)، از لشکر 14، تپه ی سوم از تنگه ی دربندیخان عراق را فتح کرده و در محاصره ی نیروهای عراقی گرفتار شده است و پس از دو روز مقاومت، سرانجام با شهادت نفرات گروهان، تپه مجدداً به تصرف نیروهای عراقی در آمده است. اما « تپه ی برهانی » این حادثه ی عاشورا گونه را با جزئیاتش، در سینه ی تاریخ، ثبت، ضبط و جاودانه کرد و صفحه ی زرینی بر صحیفه ی ایستادگی و مبارزات ملت ایران افزود.

تازه های خبری

کتاب «حماسه ی تپه ی برهانی » اثر دکتر سید حمیدرضا طالقانی، یکی از برترین آثار نوشتاری در  حوزه ی ادبیات دفاع مقدس به

زودی توسط موسسه شهید کاظمی منتشر میشود.

در این کتاب شما میخوانید خاطرات منحصر به فرد از حماسه ی عظیم تپه ی برهانی از رزمنده ی جانباز دکتر سید حمید رضا طالقانی که از عملیات والفجر2 در تابستان سال 1362 اتفاق افتاده، که تپه ی برهانی، بریده ای از آن حماسه ی عظیم  میباشد.

چطور ممکن است آدمی که هم از ناحیه ی مچ پا زخمی شده و هم رگ شریانی دست راستش قطع شده، خود را از یک پرتگاه پایین بیندازد و پانزده روز را در یک بیشه، بدون غذا و صرفاً با آشامیدن آب نهر و خوردن برگهای درخت مو، درحالی که زخمهایش چرکین شده و حتی کرم افتاده است، سر کند و زنده بماند؟!

« حماسه تپه ی برهانی » در عین حالی که، یک « سند تاریخی منحصر به فرد » است؛ سندی است  که اگر نبود، قطعه ای از تاریخ دفاع مقدس، مغفول و مجهول می ماند، زیرا هیچ نوشته ی دیگری درباره ی این بریده از عملیات والفجر دو وجود ندارد. اگر دکتر طالقانی نمی ماند و یا خاطراتش را نمی نگاشت، در قاب تاریخ دفاع مقدس، همین قدر ترسیم می شد که در مردادماه سال 1362، گروهان میثم از گردان امام حسین(ع)، از لشکر 14، تپه ی سوم از تنگه ی دربندیخان عراق را فتح کرده و در محاصره ی نیروهای عراقی گرفتار شده است و پس از دو روز مقاومت، سرانجام با شهادت نفرات گروهان، تپه مجدداً به تصرف نیروهای عراقی در آمده است. اما « تپه ی برهانی » این حادثه ی عاشورا گونه را با جزئیاتش، در سینه ی تاریخ، ثبت، ضبط و جاودانه کرد و صفحه ی زرینی بر صحیفه ی ایستادگی و مبارزات ملت ایران افزود.

تازه های خبری

کتاب «احمد» برشی از زندگی و زمانه مرحوم سید احمد خمینی، همزمان با سالگرد رحلت سید احمد خمینی  با مشارکت جبه ی کتاب رونمایی و روانه ی بازار نشر می شود.

این کتاب مجموعه خاطرات کوتاهی از دوران زندگی و مجاهدت حجت الاسلام سید احمد خمینی فرزند کوچک، مشاورو امین امام خمینی (ره) است که به قلم علی اصغر بنده خدا  در 120 صفحه و در قطع پالتویی و قیمت 20000 ریال تدوین و توسط موسسه شهید کاظمی چاب و روانه ی بازار نشر گردیده است.

در این کتاب یکصد و بیست خاطره کوتاه از افراد مختلف در باب وجوه شخصیتی احمد خمینی و نقش ایشان در پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن بیان شده است.

.مدتی ازآمدن امام(ره)به پاریس گذشته بود.

رفت پیش امام و گفت:

-عقیده دارم که شما به ایران بازگردید . دیگر وقت ماندن شما در پاریس نیست!

-چرا ؟

دیگر علتی ندارد که در اینجا  باشیم . الان انقلاب به جایی رسیده است که نیاز دارد شما به عنوان یک رهبر به میان مردم

بازگردید.اگر هم کشته شوید ، مردم راه خود را پیدا کرده اند و آن را ادامه می دهند.

-شما بروید با دوستان مشورت کنید.

فردای آن روز آمد و گفت:تقریبا تمام رفقا با رفتن شما به ایران مخالفند به دلایل مختلف . ولی عقیده دارم شرایط به گونه ای

است که هر خطری پیش بیاید ما باید برویم ، امام مدتی به فکر فرو رفتند و قاطعانه گفتند ، می رویم –بگویید شرایط را  فراهم

کنند- امام به پیشنهاد او به ایران بازگشت .

درست مثل رفتنش به پاریس...

تازه های خبری

کتاب «تک پسر» روانه ی بازار نشر کشور میشود...

کتاب «تک پسر» خاطرات شهید مسعود آخوندی فردا سه شنبه 91/9/28  بعد از ظهر از ساعت 13:30 الی 16 همزمان با همایش بزرگ یادواره ی شهدای دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان با حضور مادر شهید، نویسنده کتاب، نورالدین عافی راوی کتاب نورالدین پسر ایران  و مسئولین دانشگاه و استان، در تالار شماره هشت دانشگاه صنعتی اصفهان رونمایی می‌شود.

کتاب تک پسر داستان مینی مال از خاطرات شهید مسعود آخونی ، دانشجوی نخبه ی رشته مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان میباشد

در گلزار شهدای اصفهان در قطعه شهدای کربلای پنج مزار شهیدیست که مادرش هر روز آن را با اشک دیده شست و شو میدهد. هوا سرد باشد یا گرم، بارانی  یا آفتابی برایش فرقی نمیکند. حتی حالا که دیگر سنی دارد و افتاده شده. از بعد شهادت پسرش پایش را از اصفهان بیرون نگذاشته، روز ها با لباس مشکی اش به دیدن تک پسرش میرود

تازه های خبری

کتاب «دیدم که جانم می‌رود» خاطرات حمید داوود آبادی نویسنده کتاب از معارج برگشتگان با شهید مصطفی کاظم‌زاده است که از اول آشناییشان شروع می‌شود یعنی از سال 58 تا 22 مهر 1361 که در سومار شهید شد.

این کتاب، خاطرات جنگ نیست بلکه خاطرات رفاقت‌های دوستانه بچه‌های زمان جنگ است که طبق روال زمانی خودش در کتاب روایت می‌شود.

 این کتاب امروز توسط موسسه شهید احمد کاظمی منتشر شده است و همزمان با سالگرد شهید مصطفی کاظم‌زاده و در همان ساعت بر سر مزارش در بهشت زهرا قطعه 26 ردیف 94 شماره9ساعت 16:45 (لحظه شهادت شهید) با حضور خانواده و دوستان شهید رونمایی می‌شود.

تصویر روی جلد جدیدترین کتاب حمید داودآبادی

تازه های خبری

به گفته وی این کتاب با توجه به  اردوی نخبگان موسسه شهید کاظمی در مشهد مقدس نوشته شده است که موضوع آن هفت قدم برای رسیدن به موفقیت میباشد ودر پایان هر قدم نیز داستانی کوتاه از امام رضا و کرامات این امام بزرگوار در راستای موفقیت به رشته تحریر در آمده است وی همچنین افزود : به مناسبت میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام این کتاب با تخفیف ویژه ای در مرکز توزیع و پخش کتاب ن واالقلم موسسه شهید کاظمی عرضه میگردد.