هیچکس با خواندن کتاب، مصاحبهگر نشده است. اما مطمئنم اگر نکات این کتاب را به خوبی تمرین و تجربه کنید، مصاحبههای خوبی خواهید داشت.
قبل از اینکه بدانیم چه چیزی باید بپرسیم و چگونه باید بپرسیم و چگونه باید بشنویم که گفته های مصاحبه شونده و شنیده های مصاحبهگر هدر نرود، باید بدانیم که خود مصاحبه، یک فرهنگ و باز روایت یک فرهنگ است. راهبردش یک هنر و اجرای آن یک فن و راهکار است. این فن مثل دیگر فنون، نیاز به آموزش و تمرین دارد؛ نیاز به الهام گرفتن استادان فن و کسب تجربه دارد.
رضا مصطفوی نویسنده کتاب «گپوگفت حرفه ای» در بخش پیش گفتار این کتاب درباره انگیزه نگارش کتاب چنین بیان کرده است:
«این توضیح را لازم میدانم که مخاطب ما در این کتاب، مورخ شفاهی نیست؛ بلکه مصاحبه گر خاطرات شفاهی است. ما در تاریخ شفاهی با تاریخ سروکار داریم. منتها به جای اینکه سراغ اسناد و مدارک برویم، سراغ کسانی رفته ایم که حادثه ها را خلق کرده اند یا رویداد را بدون واسطه شنیده اند. حالا مورخ یا مصاحبه گر میخواهد به زمینه ها و چگونگی آن رویداد بپردازد. در خاطره شفاهی اما، مصاحبه گر، شنونده حرفها، روایتها و یادمانده های سوژهاش است.»
با مطالعه این کتاب میتوانید از تجربه دیگران استفاده کنید و کارتان را از صفر شروع نکنید، گرچه در عمل خواهید دید که کار چه مقدار سخت خواهد بود.
برشی از کتاب:
گاهی باید از روشهای غیرسوالی برای به دست آوردن اطلاعات و جملات طلایی استفاده کنید. لزوماً نباید برای به دست آوردن اطلاعات سؤال کرد. برای رسیدن به این مقصود باید:
-با خوب گوش دادن مصاحبه شونده را ترغیب کرد؛
-از سکوت به خوبی استفاده کرد؛ البته نباید سکوت شما طولانی و بیسوالی تلقی شود. این سکوت باید بوی انتظار و اشتیاق شنیدن بدهد.
-گاهی از جملاتی استفاده کرد که نیازمند تصدیق یا ردند؛
-صحبتهای ردوبدل شده را بار دیگر مرور کرد، خلاصه کرد؛
و... .
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است