از پروانه ها بپرسید
که میداند عشق را درد نوشته اند یا دوا؟ ویرانگر ساخته اند یا آبادگر؟ آب آفریده اند یا آتش؟ اگر دواست، چرا درد می آورد و اگر درد است، چرا دوا میدهد؟ اگر آبادگر است، چرا خراب میکند و اگر ویرانگر، چرا میسازد؟ اگر آب است، چرا میسوزاند و اگر آتش است، چرا زنده میکند؟ اگر نمیدانید یا حتی میدانید این بار از پروانه ها بپرسید!
کتاب «از پروانه ها بپرسید» کتابی است سرشار از نکته همراه با تصاویری زیبا از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که گویا پروانههایی هستند گرداگرد رهبرشان که این تصاویر با جملات زیبایی همراه و جذابتر شدهاند.
برشی از کتاب:
*اینجا سرزمین گل و بلبل نیست تا عشق را فقط لفاظی کنند و در ترانهها تهلیل زنند. اینجا سرزمین گل و شمع و پروانه است. گواه این مدعا گلستان این شهر است.
*پروانه باش! و مدعیان دروغین عشق را رسوا کن.
*کمفروشان همیشه در خسراناند. آنان را که جان نمیدهند، مگر جز مرگ چه میدهند؟ لذت شهادت را پروانگان میدانند.
*پروانهها را چنان شیدای شمع ساختهاند که حتی شهد را هم به عشق شمع مینوشند.
*در بهشت هم آیا میسوزانند؟ نمیدانم! ولی هرچه هست، بهشتی که شعله عشق در آن نیست، بهشت نیست. بهشتی که برای پروانههاست گلستان است، ولی میسوزاند.
احمد
گوشهای از شخصیت، زندگی و زمانه حجتالاسلاموالمسلمین حاج احمد خمینی؛ مشاور و همراه امین حضرت امام خمینی(ره) است.
برشی از کتاب:
*بعد از تبعید پدر و برادرش، شد مونس مادر. احترام همیشگیاش را چندبرابر کرد. سعی میکرد نبودشان را در خانه پر کند. بیشتر در خانه میماند و کمتر هم به تهران میرفت. با حان و دل تلاش میکرد تا مشکلات خانواده را حل کند. همیشه میگفت: «خدمت کردن به افراد برایش از هر کاری لذتبخشتر است».
*به خاطر رعایت مسائل امنیتی روش خاصی برای تهیهی داروی امام داشت. از هر جایی دارو نمیگرفت. بعد از تجویز پزشک از جایی میخرید که فروشنده نفهمد برای امام است. هم از داخل کشور میخرید، هم خارج از کشور. بعضی وقتها زنگ میزد سفارت سوریه و برای دوستش حروف انگلیسی داروی امام را یکییکی میخواند، میگفت همین الان برود لبنان بگیرد و با اولین هواپیما بفرستد تهران.
ی؟»سیزده ساله ها
چه شده که نوجوان سیزده سالهای که در کوچهپسکوچههای شهر، به دنبال بازی است؛ با صدای شیپور جنگ، به میدان میرود و تفنگ به دست میگیرد و چنان هدفش را بیان میکند که گویی نسلها و قرنها تجربه در پس این جسم کوچک نهفته است. روحی بزرگ در کالبدی کوچک.
جنگ ما اثبات کرد که روح مردان این سرزمین چه وسعتی دارد. وسعتی به گسترهی تاریخ ...
سیزده سالهها؛ حکایتی است از نبرد و حماسه آفرینی نوجوانانی که هنوز طعم تکلیف را نچشیده بودند، ولی به بهترین نحو، تکلیف خود را ادا کردند و بلوغشان با رسیدن به شهادت بود؛ بلوغی خونین... .
سیزده سالهها؛ روایاتی است از حضور قاسمهای خمینی کبیر، بزرگ مردانی که به جایی رسیدند که رهبرشان آنان را رهبر نامید.
برشی از کتاب:
خبر این حماسه شگرف از صدا و سیما پخش شد. همه شنیدند. امام(ره) هم شنیدند و آن پیام جاودانه را برای امت مسلمان بیان فرمودند:«... رهبر ما، آن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگ تر است، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد وخود نیز شربت شهادت نوشید».
ما مفتخریم به این دشمنی
آن چه در این کتاب جمعآوری شده، بیاناتی از مقام معظم رهبری است درباره "دشمن شناسی" که در طول سالهای 1380 تا 1390 در جمع دانشجویان ایراد گردیده است. در گزینش بیانات سعی شده بهترین انتخاب برای تبیین ابعاد گوناگون دشمنشناسی شامل: معرفی دشمن، چگونگی و کیفیت دشمنیها، موقعیت کنونی دشمن، سرانجام این دشمنی و وظایف ما در قبال دشمنیها صورت گیرد. هر صفحه از این کتاب شامل دو بخش است؛ بخش اول طاق نصرتی است که نوشته شده برای ورود به بخش دوم (طاق نصرت یا طاق پیروزی، سازههای چوبی یا فلزی است که برای سرداران پیروز هنگام بازآمدن از سفر یا جنگ، آذینبندی کنند، همچنین هنگام رویدادی بزرگ طاق نصرت برپا میکنند). درواقع متن ابتدایی هر صفحه، با یک آمادگی معماگونه برای درک بهتر بخش دوم که گزیدهای از بیانات رهبری است، آذینبندی شده است.
برشی از کتاب:
ما با جنگ نرم، با مبارزه ی نرم از سوی دشمن مواجهیم، در این جنگ نرم، شما جوانهای دانشجو، افسران جوان این جبهه اید. نگفتیم سربازان، چون سرباز هیچگونه از خودش تصمیم گیری واراده ندارد و باید هر چه فرمانده می گوید عمل کندو نگفتیم هم فرماندهان طراح قرارگاه ها و یگانهای بزرگ، چون آنها طراحی های کلان را می کنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل می کند، هم صحنه را درست می بیند؛ با جسم خود و جان خود صحنه را می آزماید... (بیانات در دیدار با اساتید دانشگاهها / 8 شهریور1388).
عیدها اسم دارند
او اسم دارد، ما اسم داریم، همه اسم دارند، انگار، اسمها هم اسم دارند، حتی عیدها اسم دارند مثل عید نوروز، عید قربان یا عید جنگ... .
کتاب «عیدها اسم دارند» کتابی است بر محوریت نکتهگویی وگزینهگویی که اشارهای به شهدا و حال و هوای جنگ در ایام اعیاد دارد. این کتاب تصاویری زیبا از جبهه و جنگ را در بر دارد و مناسب هدیه دادن به دوستان و آشنایان میباشد.
برشی از کتاب:
*یک سال که بگذرد، سال نو میشود و انسان، هر آنگاه که از خود بگذرد.
*صد سال به این هشت سال؛ هشت سال به این سالها.
* کسانی در این سرزمین بودند که مسافرت عیدشان سفر به دورنشان بود!
*نپرسید این گل چند بهار دیده است، ببینید این بهار چند گل مثل او دیده است.
*خانه تکانی یعنی؛ دشمن را بیرون راندن.
زاویه دید
فاطمه نگین جهان و جنان
مرگ بر آمریکا
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به وقوع پیوست. انقلابی که همه نگاهها را به خود معطوف کرد. چرا که انقلابی بود که در هیچ کدام از شعارها و اهدافش بوی دنیاگرایی وجود نداشت و همین، علت بقا و ماندگاری این انقلاب شد و تا وقتی که مردم این اهداف و شعارها را بشناسند، دشمنان هیچگونه خدشههایی را نمیتوانند به این انقلاب وارد کنند. پس شناخت این شعارها آن هم از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی، کمک بسیاری خواهد کرد در حفظ این نظام که اوجب واجبات است.
برشی از کتاب:
بدانید امروز یکی از سلاحهای دشمنانی که مرگ بر آنها میگویید، این است که در مقابل جوانان ما دانه بپاشند -دانه گناه، دانه جاذبههای گناه، جاذبههای فساد- تا بلکه بتوانند آنها را جذب کنند. نفس قوی باید بایستد و تسلیم این جاذبهها نشود. مراقب باشید! جوانان بسیجی ما مؤمند، مطهرند، پاکند. اما ممکن است در میان آنها افرادی پیدا شوند که روح قوی نداشته باشند و تسلیم ترفند دشمن و شیطان گردند. اینجا تقوا به درد میخورد. تقوا یعنی اینکه دائم مراقب خودمان باشیم و نگذاریم که اشتباه کنیم.