عمامه های خاکی
«عمامههای خاکی» خاطرات متفاوت ده تن از شهدای طلبه دفاع مقدس است که با تلفیق فقه و خدمت مدال شهادت را نصیب خود کردند.
رهبری معظم انقلاب بارها در دیدار طلاب و روحانیون از کلید واژه خدمت استفاده کردند و فرمودند طلاب باید سنگ صبور مردم باشند و خدمترسانی به مردم را در هیچ شرایطی فراموش نکنند که این سنت حسنه هم از علمای سلف حوزه به دست ما رسیده است که همواره روحانیت باید در خدمت مردم باشند و گرههای آنان را باز کنند.
چندسالی است که دشمن انقلاب با استفاده از حربههای مختلفی سعی بر جدایی مردم از روحانیت اصیل و انقلاب اسلامی داشته است که یکی از این حربهها ایجاد شبهههایی همچون اینکه روحانیت در دفاع مقدس شرکت نداشته با این حال که این قشر بیشترین شهید را با توجه به جمعیت قشری خودش تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.
در این کتاب به گوشهای از خدمات شهدای طلبه اشاره شده است که میتواند برای طلاب حوزههای علمیه مناسب باشد و الگویی برای عموم مردم نیز باشد.
برشی از کتاب:
... هل دادیم نشد، با طناب به کسل کردیم نشد، این پارچه معلومه که پاره میشه، چکار میکنی آقا سیّد؟! با نهایت آرامش، دعایی زیر لب خوند و گفت: «این پارچه معمولی نیست؛ شما کار نداشته باش، بشین پشت فرمون و بزن دنده». همه داشتیم در کمال ناباوری و ناامیدی نگاه میکردیم که دیدیم ماشین به راحتی از گل دراومد. بچهها تا مدتها وقتی به هم میرسیدند درباره اتفاق اونروز صحبت میکردند. تا مدتها عمامهی آقا سیّد به خاطر خاکهای پاشیده شده از لاستیک ماشین خاکی بود... .
طاهر خان طومان
معرفی اثر:
سید رضا طاهر، مجاهد خستگی ناپذیری بود که هم طاهر بود، هم معطر و منور و همچون نور در میان رزمندگان لشکر عملیاتی 25کربلا میدرخشید. الگوی مقاومت و پهلوان میدان نبرد بود. شجاعت، صلابت، ایستادگی و مقاومت، عبودیت و بندگی، ادب و اخلاق شایسته از ویژگیهای بارز این شهید بلند مرتبه بود. برای اهداف والایش از همه چیز میگذشت و آن را در راه رضای خدا خرج میکرد.
در فروردین و اردیبهشت سال1395، مقاومت یک تنه و عاشقانه او را در برابر تکفیریهای وحشی و مزدوران آمریکای جنایتکار و اسرائیل غاصب شاهد بودیم و ارزش و عیارش را به همه همرزمانش نشان داد و ارادتش به حضرت زینب را نمایان کرد. رزمید و جانفشانی کرد و با نبرد بینظیرش در منطقه معروف «خانه زرد» و در جناح راست «خانطومان» حلب سوریه به شهادت رسید.
برشی از کتاب:
توی اوج درگیری با تکفیریها در خانطومان بودیم. تلفات زیادی از دشمن گرفته بودیم، دشمن هم تلفاتی هرچند و به تعداد انگشتان یک دست از ما گرفتند. نیروهای فاطمیون روحیهشان را از دست داده بودند و نیاز به تجدید روحیه داشتند. در آن وضعیت درگیریها و تیراندازی هیچکس فکرش را نمیکرد که ناگهان سیدرضا فریاد بزند: «آقا! مسئول چای اینجا کیه؟ یکی بره یه کتری آب بار بذاره میخوایم چای دم بدیم». همه خندیدند. همیشه از این شوخطبعیهای بهموقع، بهجا و سنجیده داشت.
ولایت فقیه جلد پنجم
مبانی، پیشینه و ادلهی اثبات مباحث به هم پیوستهی «ولایت الهیه»، «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه» در اقوال فقهای شیعه با تکیهی بیشتر بر اقوال مراجع عظام و علمای اعلام معاصر.
جلد پنجم از مجموعه «ولایت فقیه» در دو بخش به بررسی «شرایط ولی منصوب به شرایط (ولی فقیه) و بررسی تطبیقی ویژگیهای روایی ولی فقیه با خصوصیات آیت الله العظمی خامنهای در کلام بزرگان» میپردازد.
برشی از کتاب:
* اسلام یک مجموعه منسجم است؛ به گونهای که دیانت آن، عین سیاستش و سیاست آن، عین دیانتش است و فهم درست و کامل رهآورد وحی، زمانی صورت میگیرد که فقیه، به همه ابعاد آن آگاه باشد؛ ازاین رو، اسلامشناس واقعی کسی است که در همه اصول و فروع، در عبادات و عقود و احکام و ایقاعات و سیاست اسلامی مجتهد باشد؛ بنابراین، کسی که در تحلیل مسیر معارف دین، اجتهاد مطلق ندارد و به اصطلاح، «مجتهد مطلق» نیست، اینکه «مجتهد متجزّی» است، صلاحیت ولایت بر جامعه اسلامی و اداره آن را ندارد؛ همچنین فقیهی که ابعاد سیاسی اسلام را خوب نفهمیده است، توان چنین مسئولیت عظیمی را نمیتواند داشته باشد.
*رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید: عالمی، عادلی، رهبری، انسان ربانی، پاک، منزه که دنیا شکارش نکرده، من جایی [سراغ] ندارم... خدایا به حقّ پیغمبر و آل پیغمبر، سایهی این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی، حضرت آیت الله معظم خامنهای عزیز را مستدام بدار و الهی آمین، الهی آمین، به عدد کلماتت آمین. (علامه حسنزاده آملی؛ به نقل از سایت تبیان)
ولایت فقیه جلد چهارم
مبانی، پیشینه و ادلهی اثبات مباحث به هم پیوستهی «ولایت الهیه»، «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه» در اقوال فقهای شیعه با تکیهی بیشتر بر اقوال مراجع عظام و علمای اعلام معاصر.
در جلد چهارم این مجموعه، نویسنده در پی پاسخ به 4 شبهه با عناوین «طاغوت بودن همهی پرچمهای پیش از ظهور، تزئینی بودن نقش مردم در حکومت اسلامی، نظریه رهبری شورایی و سازوکار تشخیص ولی فقیه» میباشد.
برشی از کتاب:
* در انتخاب دستگاه اجرایی و رئیس قوه مجریه، مردم خودشان
دخالت میکنند. حتی در انتخاب رهبر، با اینکه رهبری یک منصب الهی است و تابع ملاکهای
الهی و معنوی و واقعی است، باز مردم نقش دارند؛ کما اینکه مشاهده کردید، مجلس خبرگان
که نمایندگان مردماند، مینشینند کسی را معین و انتخاب میکنند.
اگر همان کسی
که مجلس خبرگان انتخاب کرد، مورد قبول مردم نباشد، باز رهبری او، جا نخواهد افتاد.
پس آحاد و عامه مردم، علاوه بر اینکه به صورت غیرمستقیم از طریق مجلس خبرگان، رهبر
را معین میکنند، مستقیماً هم نسبت به شخص رهبری نظر و تصمیم دارند و نظر و تصمیم
و خواست و اراده آنهاست که در حقیقت یک رهبر را رهبر میکند و به او امکان تصرف و
قدرت امرونهی و قبضوبسط میدهد.
*جمهوری اسلامی دو جزء دارد: جمهوری است؛ یعنی مردمی است، اسلامی است؛ یعنی بر پایهی ارزشهای الهی و شریعت الهی است. مردمی است؛ یعنی مردم در تشکیل این نظام، در بر روی کار آوردن مسئولان این نظام نقش دارند، پس مردم احساس مسئولیت میکنند؛ مردم بر کنار نیستند. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر در تاریخ 15مهر1388)
ولایت فقیه جلد سوم
مبانی، پیشینه و ادلهی اثبات مباحث به هم پیوستهی «ولایت الهیه»، «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه» در اقوال فقهای شیعه با تکیهی بیشتر بر اقوال مراجع عظام و علمای اعلام معاصر.
جلد سوم از مجموعه «ولایت فقیه» در دو فصل به بررسی «ادله اثبات ولی فقیه» و «وظایف و اختیارات ولی فقیه» به صورت تفصیلی میپردازد.
برشی از کتاب:
*جمهوری اسلامی یعنی اینکه رژیم به احکام اسلامی و به خواست مردم عمل کند و الان رژیم رسمی ما جمهوری اسلام است و فقط مانده است که احکام، همه احکام اسلامی بشود.
مجرد بودن رژیم اسلامی مقصود نیست، مقصود این است که در حکومت اسلام، اسلام و قانون اسلام حکومت کند، اشخاص برای خودشان و به فکر خودشان حکومت نکنند، ما میخواهیم احکام اسلام در همه جا جریان پیدا کند و احکام خدای تبارک و تعالی حکومت کند. در اسلام حکومت، حکومت قانون، حتی حکومت رسول الله(ص) و حکومت امیرالمؤمنین(ع)، حکومت قانون است.
یعنی قانون خدا آنها را تعیین کرده است، آنها به حکم قانون واجب الاطاعه هستند؛ پس حکم از آن قانون خداست و قانون خدا حکومت میکند. در مملکت اسلامی باید قانون خدا حکومت کند و غیر قانون خدا هیچ چیز حکومتی ندارد.
*عده ای سعی می کنند ولایت فقیه را به معنای حکومت مطلقه ی فردی معرفی کنند؛ این دروغ است. ولایت فقیه طبق قانون اساسی ما نافی مسئولیت های ارکان مسئول کشور نیست. مسئولیت دستگاه های مختلف و ارکان کشور غیر قابل سلب است. ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسی ترین و محوری ترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است.(بیانات مقام معظم رهبری در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در تاریخ 14 خرداد 1383)
ولایت فقیه جلد دوم
مبانی، پیشینه و ادلهی اثبات مباحث به هم پیوستهی «ولایت الهیه»، «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه» در اقوال فقهای شیعه با تکیهی بیشتر بر اقوال مراجع عظام و علمای اعلام معاصر.
در جلد دوم این مجموعه به موضوعاتی همچون: تعریف ولایت، حوزههای سه گانه ولایت از نگاه قرآن، ویژگیهای ولی و حاکم اسلامی، سیر تاریخی اندیشه «ولایت فقیه» در اقوال فقهای شیعه و... پرداخته میشود.
برشی از کتاب:
*اساسیترین مسئله دین، مسئله ولایت است؛ چون ولایت، نشانه و سایه توحید است.
ولایت؛ یعنی حکومت چیزی است که در جامعه اسلامی متعلق به خداست و از خدای متعال به پیامبر(ص) و از او
به ولی مؤمنین میرسد.
ولایت یعنی پیوند؛ یعنی همین شکل زنجیرهای پیدا کردن انسانها با یکدیگر؛ این معنای ولایت است. ولایت ائمه اطهار(ع) هم که شنیدید و گفته میشود، این یعنی همان پیوند میان ما و امام ما؛ از لحاظ فطرى، از لحاظ روحی و از لحاظ عملی. اگر این سه حالت پیوند میان ما و ائمه(ع) و پیغمبر(ص) و خدا پیدا بشود، این همان ولایت است.
*ولایت؛ یعنی پیوند و ارتباط تنگاتنگ و مستحکم و غیرقابل انفصال و انفکاک. جامعهی اسلامی که دارای ولایت است؛ یعنی همهی اجزای آن به یکدیگر و به آن محور و مرکز این جامعه؛ یعنی ولی، متصل است. لازمهی همین ارتباط و اتصال است که جامعهی اسلامی در درون خود یکی است و متحد و مؤتلف و متصل به هم است و در بیرون نیز اجزای مساعد با خود را جذب میکند و اجزایی را که با آن دشمن باشند، بهشدت دفع میکند. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمع کثیری از دانشگاهیان و طلاب حوزههای علمیه در تاریخ 29آذر1368)
ولایت فقیه جلد اول
مبانی، پیشینه و ادلهی اثبات مباحث به هم پیوستهی «ولایت الهیه»، «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه» در اقوال فقهای شیعه با تکیهی بیشتر بر اقوال مراجع عظام و علمای اعلام معاصر.
جلد اول این مجموعه به موضوعاتی همچون دلایل لزوم تشکیل حکومت اسلامی از منظر عقل و قرآن و روایات، مفهوم سیاست، سیره پیامبران و ماهیت حکومتی قوانین اسلامی میپردازد و برخی از عناوین فصول این کتاب عبارتند از: انسان در اسلام، ضرورت تشکیل حکومت از منظر عقل و روایات، مفهوم سیاست در اسلام و غرب، ماهیت حکومتی قوانین اسلامی و... .
برشی از کتاب:
*سیاست به معنای حقیقی آن عبارت است از مدیریت و توجیه و
تنظیم زندگی اجتماعی انسانها در مسیر حیات معقول.
سیاست با نظر
به این تعریف، همان پدیده مقدس است که اگر به طور صحیح انجام بگیرد، با ارزشترین
(یا حداقل) یکی از با ارزشترین تکاپوهای انسانی است که در هدف بعثت پیامبران الهی
منظور شده است و عالیترین کار و تلاشی است که یک انسان دارای شرایط میتواند
انجام بدهد؛ این همان عبادت باارزش است که در اسلام به طور واجب کفایی مقرر گشته
و درصورت انحصار، اشخاص برازنده و شایسته برای انجام وظیفه سیاست در یک یا چند
انسان، برای آنان واجب عینی میباشد.
منابع اولیه اسلامی، این ضرورت و ارزش را برای سیاست به طوری اثبات کرده است که دیگر جایی برای کمترین تردید نمیماند که سیاست از واجبترین عبادات و وظایف انسانهایی است که دارای شرایطی هستند.
*اگر شما بتوانید مفهوم مذهب را در فرهنگ اسلامی ما درک و دریافت کنید، به روشنی خواهید دید که هیچگونه تناقضی بین رهبری مذهبی و سیاسی نیست، بلکه همچنان که مبارزه سیاسی بخشی از وظایف و واجبات دینی و مذهبی است، رهبری و هدایتکردن مبارزات سیاسی گوشهای از وظایف و مسئولیتهای یک رهبر دینی است. کافی است شما به زندگی پیامبر اسلام(ص) و نیز زندگی امام علی(ع) نگاه کنید که هم یک رهبری مذهبی ماست و هم یک رهبر سیاسی. (صحیفهی نور، ج4، ص167 و 168)
از مشهد تا ژوهانسبورگ
معرفی اثر:
در میان شاعران پس از انقلاب اسلامی نام سیدعبدالله حسینی، مدام به گوش میخورد. با این توضیح که او شعر را در دهه شصت جای گرفته بود و با چهار پاره «روزگار فخیم فقه» که پر از اصطلاحات حوزوی است، نامش بر سر زبانها میافتاد.
جدای از چند شعر خوب از سیدعبدالله، او علمداری شاعران جوان دهه شصت مشهد را به عهده میگیرد و جلسهای پربار را در حوزه هنری آن دیار سامان میدهد که اتفاقاً شنیدن خاطرات و متعاقباً تاریخ زمانهای که حدود سی سال از آن سپری شده، از زبان این شاعر شنیدنی است. عزیمت شاعر به ژوهانسبورگ و توجه به شعر و ورود به فضاهای تبلیغ دین مبین اسلام و... هم به شیرینیهای خاطرات سیدعبدالله میافزاید: «از مشهد تا ژوهانسبورگ، ماحصل پنج سال تلاش قلم نویسنده است که با سختیهای زایدالوصفی شاعر مذکور را به مصاحبه و ذکر تاریخ شفاهی نشانده است.»
برشی از کتاب:
آقای توسلی به امام گفت که ایشان همان جوانی است که چند ماه قبل شعر مکه را سروده بود. بعد امام عمامه را از من گرفت و بر سرم قرار داد. امام یک فشاری هم بر آن وارد کردند که گوشهایم تا وسط داخل عمامه رفت. بعد با همان حالت گریه و اشکی که بر من غلبه کرده بود به ایشان عرض کردم که توصیهای بفرمایید. با توجه به اینکه معمولاً مرید از مراد دستورالعمل میگیرد، من نیز خواستم تا رهنمودی عرفانی از وی داشته باشم. امام پس از چند ثانیه مکث و تفکر سرشان را بلند کردند و با صدای عجیب و بسیار تأثیرگذاری که هنوز روی من تأثیرگذار است فرمودند: «این سوالی که شما کردید، شخصی نیز از امام باقر(ع) پرسید و من عین جواب امام باقر(ع) را برای شما میگویم: «من عمل بما علم علمه الله ما لم یعلم»؛ کسی که به آنچه که میداند عمل کند، خداوند آنچه را که نمیداند به او خواهد آموخت».
جاده بهشتیان
کتاب جاده بهشتیان، حاصل تجارب و خاطرات نویسنده کتاب در مناطق عملیاتی کردستان است. نصرت الله محمودزاده، با استقرار در قرارگاه حمزه سیدالشهداء و هماهنگی با گردان های مهندسی جهاد، چهار عملیات مرتبط با هم را طی ده ماه حضور در دل عملیات، از فروردین تا بهمن66 دنبال کرده است. بیشترین توجه ایشان در این عملیات، ثبت خطرات و خاطرات سنگرسازان بی سنگر بود. حضور در خطوط مقدم در شبهای عملیات، عاملی شد که بتواند وقایع را با تمام وجود لمس کند و کتاب «جاده بهشتیان» را در همان حال و هوا و در صحنه نبرد و در چهار فصل: تپه جهاد (عملیات کربلای 10)، جاده بهشتیان (عملیات نصر4)، جاده بسیجیان (عملیات نصر8)، گذرگاه رمضان (عملیات بیت المقدس2) تدوین نماید.
برشی از کتاب:
هوای سرد کوهستان در کنار رودخانه، سوز بیشتری میگرفت و حالا سرما تا مغز استخوان نفوذ میکرد. با این وجود، نگاه کنجکاو بسیجیها به نوک قلة قمیش دوخته شده بود. آن قله پر از برف، انتظارشان را میکشید. اگر چه مسافتی را که باید طی میکردند، به چند کیلومتر میرسید، اما اگر بیش از این در تصرف قله تأخیر میکردند، ممکن بود محورهای دیگر عملیات بیت المقدس2، با مشکلات زیادی روبرو شود... بسیجی به اولین سنگر عراقیها رسیده بود. حالا دیگر میتوانست صحنهی نبرد روی قله را بهتر ببیند و دلیل تشنگی رزمندگان را لمس کند. چند نفر به او نزدیک شدند و پرسیدند: «تا رودخانه خیلی راه داریم؟» مانده بود که چه بگوید! دلش نمیآمد بگوید که هنوز خیلی مانده تا به رودخانه برسند. یکی دیگر پرسید: «جهادیها جاده را تا کجا رساندند؟» پاسخ این سؤال از اولی هم مشکلتر بود. چه طور میتوانست به آنها بگوید...
سنگر ساز بی سنگر
کتاب سنگر ساز بی سنگر، زندگینامه داستانی و خاطرات شهید سیدمحمدتقی رضوی؛ فرمانده مهندسی رزمی می باشد. شهید رضوی در جبهههای نبرد از خود توانمندیها و رشادتهای بالایی نشان میدهد و هرگز از تلاش و کوشش باز نمیایستد. با ارائه طرحهای مهندسی بدیع و نو، بارها و بارها در عملیات متعدد راهگشای فرماندهان و رزمندگان اسلام میشود. مهندس "جعفری"، یکی از همرزمان وی میگوید: «در عملیات خیبر وقتی با مشکلات پیچیدهای مواجه شدیم، ایشان راهی منطقه شد و در ارتباط با مسائل مهندسی آنجا، عیناً منطقه را بررسی کرد و بعد طرحی ارائه نمود که باعث حفظ و تثبیت جزایر توسط رزمندگان شد.»
برشی از کتاب:
سایت موشکی نزدیک بیمارستان فاطمه الزهرا او را به یاد شهدایی میانداخت که در هنگام احداث این سایت بدنشان قطعهقطعه شده بود. اکنون که از جاده خسروآباد میگذشت، باورش نمیشد که آن همه جادۀ منشعب شده تا کنار ساحل اروند احداث شده باشد... . محل احداث پل خیبری خلوت بود. افرادی که به سختی روی پل کار کرده بودند، در نظرش مجسم میشدند و آنها را با جشم دل میدید. رسید به پل بعثت. انسانهایی را در تاریکی میدید که در جنبوجوش بودند؛ بی آنکه کسی متوجه کار عاشقانۀ آنها شود. چشمشان به تاریکی عادت کرده و بیوقفه لولهها را با بیل به داخل آب میانداختند و سپس چون عزیزی آن را دوره میکردند که اسیر امواج اروند نشوند. رضوی در خلوت به این انسانهای گمنام خیره شده بود. جز چندنفری، بقیه را نمیشناخت. هنگامی که میدید پل بیش از ششصد متر پیش رفته است و در حال اتمام است، به کار این انسانهای گمنام و بیتوقع عشق میورزید. بدون اینکه خودش را به بنیهاشم نشان بدهد، آنجا را ترک کرد.